- شرطان
- شاخ بره نام دوستاره که درآغازبهاردر آسمان دیده می شوند
معنی شرطان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اهریمن
سرخرگ
چنگار
نام برج چهارم از دوازده برج فلکی و در اصطلاح طب مرض خطرناکی است که زخم و ورم در داخل یا خارج بدن تولید میکند
نیمه پر نیمه تهی
رگ جهنده، و آن رگی است که از قلب میروید و جدا میشود، سرخرگ
کادمند
نافرمان، دیو، اهریمن
روح پلید و خبیث
متمرد، نافرمان
دیو، اهریمن
در اسلام فرشته ای که چون از فرمان الهی در سجده کردن آدم خودداری کرد از بهشت رانده شد و به گمراه ساختن آدمیان پرداخت، ابلیس
بازیگوش
متمرد، نافرمان
دیو، اهریمن
در اسلام فرشته ای که چون از فرمان الهی در سجده کردن آدم خودداری کرد از بهشت رانده شد و به گمراه ساختن آدمیان پرداخت، ابلیس
بازیگوش
رگی که خون را از قلب به قسمت های مختلف بدن می رساند، سرخ رگ
((سَ رَ))
فرهنگ فارسی معین
خرچنگ، برج چهارم از بروج دوازده گانه منطقه البروج، که خورشید در حرکت ظاهری خود تیرماه در این برج قرار می گیرد
تکثیر بی رویۀ سلول ها در اثر جهش ژنتیکی و دست اندازی به بافت های مجاور که باعث اختلال در عملکرد آن بافت می شود، تومور، کنسر، در علم نجوم چهارمین صورت فلکی منطقه البروج که در نیمکرۀ شمالی قرار دارد، چهارمین برج از برج های دوازده گانه، برابر با تیر، خرچنگ، در علم زیست شناسی خر چنگ، چنگار
سرطان خون: لوسمی
سرطان خون: لوسمی
پیاپی ریزان و روان، باران
شرنده، در حال شریدن، ویژگی آبی که پیاپی فروریزد و روان باشد