جدول جو
جدول جو

معنی شرباخ - جستجوی لغت در جدول جو

شرباخ
(شِ)
سماروغ پژمریده و سیاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ بَ / بِ پَ)
در سختی افتادن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، خانه کردن شیطان در دلها: ان ّ الشیطان قد أربغ فی قلوبکم و عشّش، ای أقام علی فساد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
مهمه ٌ سرباخ، بیابان فراخ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
رجل شرداخ القدم، مرد سطبر و پهن پای. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
بیهوش گردیدن زن وقت جماع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سست شدن زن، زایل شدن عقل رونده از تعب و ماندگی، رباخ شتر در ریگزار، دشوار شدن راه رفتن بر وی در آن و سست و زبون گشتن وی از خستگی و رنج. ربخ. ربوخ. (از متن اللغه). رجوع به مصادر مذکور شود. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارباخ
تصویر ارباخ
درسختی افتادن
فرهنگ لغت هوشیار