- شرابدار
- چمانی (ساقی)، آبدار نوشاکدار متصدی شربت خانه متصدی آبدار خانه پادشاهان و بزرگان، شربت دار، ساقی
معنی شرابدار - جستجوی لغت در جدول جو
- شرابدار
- ساقی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که متصدی امور مربوط به آبدارخانه و شراب نوشی پادشاهان و بزرگان بوده است، ساقی

کسی که حساب، داد و ستد، قرض و طلب اداره یا مؤسسه ای را در دفتر ثبت و محاسبه می کند، محاسب
میخواره باده گساری میخواره می پرست. میخواره می پرست. میخواره می پرست
ستون پنجمی مورد جنیتار، ویرانگر موتک آنکه خراب کند (امور یا ساختمانها را) کسی که موجب تخریب شود
کسی که حساب معاملات و دخل و خرج اداره یا مؤسسه ای را در دفاتر مخصوص ضبط کند

خادمی که رکاب اسب را می گیرد تا آقایش سوار شود، خدمتکار، پیاده ای که همراه مخدوم سوار خویش راه رود، کسی که به تیمار اسب می پردازد، مهتر

bibliotecário
бухгалтер
дворник
Buchhalter
Hausmeister
Bibliothekar
bibliotekarz