- شذاوه (شَ وَ)
نوعی کشتی. (یادداشت مؤلف). شذاوه و سمیریه دو نوع قایق هستند، اهمیت شذاوه بیش از سمیریه است چنانکه از عبارت ابن اثیر (ج 7 ص 135) برآید
معنی شذاوه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چوب خوشه. خوشۀ انگور که انگور آن بخورده باشند. (دهار). غشوش. عرجون. (یادداشت مؤلف)
(تَ ثُ)
لغت نامه دهخدا
بیمار و سست و ضعیف گردیدن. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب). سخت لاغر شدن. (دهار). گران شدن از بیماری. (از المنجد) (از اقرب الموارد)
(شَ / شِ وَ)
لغت نامه دهخدا
شقاوه. بدبختی. ضد سعادت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بدبختی. شقاء. شقوه. (مهذب الاسماء). بدبختی. (دهار) (ترجمان القرآن ص 62). و رجوع به شقاوت شود
(تَ)
لغت نامه دهخدا
مصدر به معنی شقا و شقاء. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بدبخت شدن. (دهار) (المصادر زوزنی) (منتهی الارب). و رجوع به شقا و شقاء شود
(وِ)
لغت نامه دهخدا
هلند جنوبی، ایالتی است بوسعت 2800 کیلومتر مربع و دارای 2668158 تن سکنه که در غرب هلند و بر کنار دریای شمال واقع است و مرکز آن لاهه و شهرهای مهمش روتردام و لیدن است. زمینش پست و حاصلخیز است و با سدها و خاکریزهای ساحلی ازآب دریا محافظت می شود. (از دایره المعارف فارسی)
شکایه شکایت در فارسی درنجش موسست گیلک گله گرزش انداوه اندایه گله مندی اندمه بهترین یاران و نزدیکان همه نزد او دارم همیشه اندمه (رودکی)