جدول جو
جدول جو

معنی شدکارندگی - جستجوی لغت در جدول جو

شدکارندگی(شُ رَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی شدکارنده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شُ رَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی شدیارنده. رجوع به شدیاریدن شود
لغت نامه دهخدا
(شُ دَ / دِ)
حالت و چگونگی شدکاریده
لغت نامه دهخدا
(شُ دَ / دِ)
حالت و چگونگی شدیاریده. رجوع به شدیاریدن شود
لغت نامه دهخدا
(شُ دَ)
درخور شدکار کردن
لغت نامه دهخدا
(ژَ رَ دَ / دِ)
ستیزه. لجاج. لج ّ
لغت نامه دهخدا
(شُ رَ دَ / دِ)
شیارکننده
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ)
بی نیازی، تملک، نگهداری و سرپرستی:
مگر او دهد یادمان بندگی
نماید بزرگی و دارندگی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی شارنده. رجوع به شارنده و شاریدن شود
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ)
عمل کارنده
لغت نامه دهخدا
تصویری از دارندگی
تصویر دارندگی
نگهداری و سرپرستی
فرهنگ لغت هوشیار