جدول جو
جدول جو

معنی شدخاء - جستجوی لغت در جدول جو

شدخاء
(شَ)
اسپ سپیدروی. مؤنث اشدخ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ دَ)
جمع واژۀ بدیخ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به بدیخ شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
زن کام گشاده و بلیغ. (منتهی الارب). ج، شدق
لغت نامه دهخدا
(شَ)
زن کج رخسار. (منتهی الارب). مؤنث اشدف. (اقرب الموارد) ، کمان کج فارسی. ج، شدف. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ)
جمع واژۀ مدیخ. رجوع به مدیخ شود
لغت نامه دهخدا
(دَخْ خا)
مؤنث ادخ، یعنی سیاه و کدر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا