چربوی گداختۀ حیوان. په. پی. وزد. چربی. چربش. (یادداشت مؤلف). پیه که به عرف، آن را چربی گویند. (منتهی الارب). آن قسمت سفید و سبک از گوشت حیوان مانند آنچه شکم و روده های آن را پوشاند. ج، شحوم. (اقرب الموارد) : بیندازی عظام و لحم و شحمم رگ و پی همچنان و جلد منشور. منوچهری
چربوی گداختۀ حیوان. په. پی. وزد. چربی. چربش. (یادداشت مؤلف). پیه که به عرف، آن را چربی گویند. (منتهی الارب). آن قسمت سفید و سبک از گوشت حیوان مانند آنچه شکم و روده های آن را پوشاند. ج، شحوم. (اقرب الموارد) : بیندازی عظام و لحم و شحمم رگ و پی همچنان و جلد منشور. منوچهری
پیه خوراندن، پیه گداختن پیه خوردن، فربهی: ماده شتر پس ازلاغری پیه، گوشت سپید، خودبینی سرمستی پیه ناک، انگور پوست کلفت پیه و گوشت، جمع شحوم. یا شحم و لحم. پیه و گوشت: بیندازی عظام و شحم و لحم من رگ و پی همچنان و جلد منشور
پیه خوراندن، پیه گداختن پیه خوردن، فربهی: ماده شتر پس ازلاغری پیه، گوشت سپید، خودبینی سرمستی پیه ناک، انگور پوست کلفت پیه و گوشت، جمع شحوم. یا شحم و لحم. پیه و گوشت: بیندازی عظام و شحم و لحم من رگ و پی همچنان و جلد منشور