- شجاج (شِ)
جمع واژۀ شجّه به معنی سرشکستگی. (از منتهی الارب). شکستگیی که به دماغ رسد و در وقت بکشد و آن ده مرتبه است که به ترتیب چنین است: 1- قاشره که حارصه باشد. 2- باضعه. 3- دامیه. 4- متلاحمه. 5- سمحاق. 6- مرضحه. 7- هاشمه. 8- منقله. 9- آمه. 10- دامغه و ابوعبید دامغه را پس دامیه افزوده است. (از اقرب الموارد: ’د م غ’ ذیل دامغه)
