کسی که شتر می چراند، آنکه پیشه اش شترچرانی است و شتران را به چراگاه می بردبرای مثال که دارند اسیران خود را معذب / به صحرانوردی و اشترچرانی (محتشم کاشانی - ۴۱۶)
کسی که شتر می چراند، آنکه پیشه اش شترچرانی است و شتران را به چراگاه می بردبرای مثال که دارند اسیران خود را معذب / به صحرانوردی و اشترچرانی (محتشم کاشانی - ۴۱۶)
شترقربونی (در تداول مردم تهران). نحر کردن شتری از طرف دولت در عید گوسفندکشان در قربانگاه. (یادداشت مؤلف). نحر کردن شتری در عید قربان پس از آراستن ودر کوچه و بازار پایتخت گرداندن. قربانی یک شتر در روز عید قربان طبق تشریفات خاص و این امر تا اوایل سلطنت رضاشاه پهلوی معمول بود. (فرهنگ فارسی معین). - عید شترقربانی، عید اضحی. عید قربان. عید گوسفندکشان. روز دهم عرفه پس از اداء مراسم قربانی کردن یک شتر. (از یادداشت مؤلف)
شترقربونی (در تداول مردم تهران). نحر کردن شتری از طرف دولت در عید گوسفندکشان در قربانگاه. (یادداشت مؤلف). نحر کردن شتری در عید قربان پس از آراستن ودر کوچه و بازار پایتخت گرداندن. قربانی یک شتر در روز عید قربان طبق تشریفات خاص و این امر تا اوایل سلطنت رضاشاه پهلوی معمول بود. (فرهنگ فارسی معین). - عید شترقربانی، عید اضحی. عید قربان. عید گوسفندکشان. روز دهم عرفه پس از اداء مراسم قربانی کردن یک شتر. (از یادداشت مؤلف)