جدول جو
جدول جو

معنی شبیلش - جستجوی لغت در جدول جو

شبیلش
(شُ لِ)
حصنی حصین به اندلس از اعمال البیره قریب برجه. (معجم البلدان).

دژی در اندلس از اعمال بیره نزدیک برجه. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شُ بَ)
قبیلۀ کوچکی است که نزدیکی جبزان مقر دارند و تعدادشان از هزار نفر تجاوز نمیکند. (از معجم قبایل العرب ج 2 ص 581)
لغت نامه دهخدا
(شُ بَ)
ابن عزره بن عمیرالضبعی. راویه و خطیب و شاعر و نسابه از مردم بصره. کتابی در غریب لغت دارد ودر آغاز هوادار خوارج بود و سپس از آن رأی عدول کرد. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 230). از علماء و خطباء خوارج و قصیدهالغریب از اوست و او تا سال هفتاد رافضی بود سپس به مذهب شراه (صفری) گروید و در بصره بلاعقب درگذشت. (از ابن الندیم) (البیان و التبیین ج 1 ص 271)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
فرقه ای است از صدید از جرباء و هیشان، مثلونه و خماس شاخه های آنند. (از معجم قبائل العرب ج 2 ص 580)
لغت نامه دهخدا