جدول جو
جدول جو

معنی شبن - جستجوی لغت در جدول جو

شبن
نزدیک گردیدن، پرگوشتی درکودک
تصویری از شبن
تصویر شبن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شبنم
تصویر شبنم
(دخترانه)
ژاله، رطوبت و قطره ای که شب هنگام روی برگ گل و گیاه می نشیند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شبنا
تصویر شبنا
(پسرانه)
جوان، نام یکی وکلای قصر حزقیا پادشاه یهودا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شبنم
تصویر شبنم
رطوبتی که شب روی گیاها یا چیزهای دیگر تولید می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبنم
تصویر شبنم
رطوبتی که شب روی گیاه ها یا چیزهای دیگر تولید می شود، قطره ای شبیه دانۀ باران که شب در روی برگ گل یا گیاه می نشیند، بشم، بژم، بشک، اپشک، افشک، افشنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبنم
تصویر شبنم
((شَ نَ))
قطره ای شبیه دانه باران که شب روی برگ گل و گیاه می نشیند. بشم، بژم، بشک، اپشک، افشک، افشنگ و ژاله نیز گفته اند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شبنمیات
تصویر شبنمیات
شبنمیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبنگاه
تصویر شبنگاه
هنگام شب شب هنگام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربن
تصویر ربن
(پسرانه)
یکدست. یک اندازه (نگارش کردی: رهبهن)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شبان
تصویر شبان
(پسرانه)
چوپان، گله بان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بشن
تصویر بشن
قد وبالا، اندام وبدن آدمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبن
تصویر آبن
طعام خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابن
تصویر ابن
پور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شان
تصویر شان
بزرگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شبان
تصویر شبان
ابال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ربن
تصویر ربن
نیاز مجتهد یهود مفتنی یهودان
فرهنگ لغت هوشیار
گوشه، پارچه بریده راندن، سپوختن، زدن، فروش سر درختی خانه تنگ جای تنگ، خانه دور افتاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبن
تصویر سبن
روپوشه روپوشه نازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبن
تصویر جبن
هراس خزرک بزدلی خرزهره ترس کم دلی بد دلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حبن
تصویر حبن
بیماری تشنگی، علت استسقاء
فرهنگ لغت هوشیار
کناره دوزی، پس انداز خوراک پیچیدن کنار جامه و غیره و دوختن آن، پنهان کردن و نهادن طعام برای روز سختی، اسقاط حرف دوم ساکن از رکن چون از (مستفعلن) سین بیندازند مستفعلن بماند مفاعلن بجای آن نهند و از فاعلاتن فعلاتن سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دبن
تصویر دبن
کنام آغل کاز کازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبن
تصویر تبن
شوره زار و زمین بی گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
کار و حال، خوی طبیعی، امر بزرگ و مهم، سپاوه داب، فراخور فربر، پایگاه کار حال، امر بزرگ امر مهم جمع شئون (شوء ون)، جمع الجمع شئونات. در شئامت. در حق درباره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شابن
تصویر شابن
چپل کودک فربه و تنبل (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبر
تصویر شبر
عطیه و نیکویی مهر، کابین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبح
تصویر شبح
تن، کالبد، سیاهی که از دور بنظر میرسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبث
تصویر شبث
عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبت
تصویر شبت
دالان و دهلیز کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
چوپان را گویند که چرادهنده و محافظت کننده گوسفند باشد، گله بان، رمه یار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ششن
تصویر ششن
پارسی تازی گشته ششن (معلوم کردن عیار طلا و نقره) شش سری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شسن
تصویر شسن
صدف، که گوش ماهی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شزن
تصویر شزن
کناره سوی زی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به شب. یا ستارگان شبی کواکب لیلی مقابل روزی، هنگام شب، پیراهن و جامه ای که شب پوشند. منسوب به شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبه
تصویر شبه
مثل و مانند، جمع مشابه، شبهات - جمع شبهه
فرهنگ لغت هوشیار