جدول جو
جدول جو

معنی شبسده - جستجوی لغت در جدول جو

شبسده
(شَ سَ دَ / دِ)
شبپره و خفاش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ بِ سَ دَ / دِ)
شب جشن سده. لیلهالسدق. شب دهم بهمن ماه. صاحب برهان گوید: به معنی شب آتش بلند باشدچه سده به معنی آتش بلند است و آن شب دهم بهمن ماه است و وجه تسمیۀ این، آن است که چون فریدون بر ضحاک دست یافت خدم و نزدیکان او را می گرفت و میکشت از آن جمله طباخی داشت ارمائیل نام که مردمان را کشتی و مغزسر ایشان را جهت ماران ضحاک بیرون کردی، نزد فریدون آوردند. خواست که او را به عقوبت تمام بکشد. ارمائیل گفت هر روز یک کس را از آن دو کس که به من میدادندکه بکشم آزاد میکردم و در عوض او مغز سر گوسفند داخل مینمودم. تو باید که با من مکافات نیکی به جای آوری و اگر باور نداری اینک آن مردم پناه به کوه دماوندبرده اند. فریدون با لشکر سوار شد و متوجه کوه دماوند گردید تا آن مردم را به شهر بازآورد، چون نزدیک رسید، شب درآمد و راه را گم کردند، پس بفرمود تا آتش بسیاری برافروختند و مردمان گریخته چون آن آتش بدیدندحیران ماندند که آیا چه چیزست ؟ متوجه آتش شدند و خلقی عظیم آزادکردگان طباخ جمع آمدند. گویند: آن شب صدجا آتش افروخته بودند و آن شب دهم بهمن ماه بود. (برهان). قسمتی از گفتۀ برهان بر اساطیر مبتنی است و قسمتی نیز اساسی ندارد. رجوع به جشن سده و سده شود
لغت نامه دهخدا
(شَ دَ / دِ)
دهی از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز. دارای 97 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا