جدول جو
جدول جو

معنی شبخیز - جستجوی لغت در جدول جو

شبخیز
خیزنده در شب و بیدار ماندن
تصویری از شبخیز
تصویر شبخیز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شبدیز
تصویر شبدیز
سیاه رنگ، در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو در شب برگرفتی راه شبدیز / شدندی جملۀ آفاق شب خیز (نظامی۱۴ - ۱۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آبخیز
تصویر آبخیز
زمین پرآب، زمینی که هر جای آن را بکنند آب بیرون آید، طوفان دریایی، کنایه از پیشامد وحشتناک، برای مثال اندر این آبخیز، نوح تویی / واندر این دامگه فتوح تویی (اوحدی - ۴۷۹)، موج، طغیان آب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شب خیز
تصویر شب خیز
خیزنده در شب، ویژگی کسی که شب از خواب برخیزد و بیدار بماند، ویژگی آنکه شب برای عبادت از خواب برخیزد، شب زنده دار
فرهنگ فارسی عمید
(شَ زَ)
تره تیزک. آن سبزیی است معروف که خورند و تره تندک نیز گویندش و به عربی رشاد خوانند و تخم آن را حب الرشاد. (برهان قاطع) (آنندراج). تره تیزک. رشاد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
نام جایی بوده است. (فرهنگ نظام) :
از در شبدیز تا به حد بخارا
از بس خون عدو بخار گرفته.
مجیرالدین بیلقانی
لغت نامه دهخدا
(اَتَ اَ)
شب خیزنده. آنکه شبها برخیزد. (آنندراج). کسی که در شب از خواب برمیخیزد، مثل: عابد شب خیز. (از فرهنگ نظام). کسی که برای عبادت شب هنگام از خواب برخیزد. (ناظم الاطباء). قائم اللیل. شب زنده دار، چیزی که شب برخیزد مثل نالۀ شب خیز. (فرهنگ نظام) :
هر خسی قیمت نداند نالۀ شب خیز را
خسروی بایدکه داند قدر این شبدیز را.
صائب
لغت نامه دهخدا
(بَ)
کمینگاه و محل خوف. (آنندراج). کمینگاه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
زمینی که هر جای آنرا بکنند آب بیرون آید، زمین آبدار مانند چمن، مد مقابل جزر، موج، طوفان، طغیان و افزایش آب در فصل بهار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبدیز
تصویر شبدیز
شب رنگ، شب مانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبخیز
تصویر آبخیز
زمین پر آب، مد، مقابل جزر، موج، طوفان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شبدیز
تصویر شبدیز
((شَ))
شب رنگ، سیه فام، نام اسب خسرو پرویز
فرهنگ فارسی معین
آب دار، آبزا، کوهه، موج، موج کوهه
فرهنگ واژه مترادف متضاد