جایی معلوم برای قضای حاجت. مستراح. مبرز. مخرج. کنیف. مغتسل. متوضا. بیت الفراغ. مبال. خلا. بیت التخلیه. میضاء. مذهب. آبشتنگاه. تشتخانه. ادب خانه. جایی. صحت خانه. قدمگاه. کریاس. بیت الماء. بیت الخلاء. ضروری. کابینه. قدم جا. طهارتخانه. و گاه از آن به بیرون وسر آب تعبیر کنند: روزی شیخ ابوسعید رحمه اﷲ همی شد با صوفیان، فرا جایی رسید که چاه آبخانه پاک میکردند و نجاست بر راه بود... (کیمیای سعادت) ، در اصطلاح اهل خراسان قسمتی از کاریز باشد که از آن آب تراوش کند و آب قنات از آنجا خیزد
جایی معلوم برای قضای حاجت. مستراح. مبرز. مخرج. کنیف. مغتسل. متوضا. بیت الفراغ. مبال. خلا. بیت التخلیه. میضاء. مذهب. آبشتنگاه. تشتخانه. ادب خانه. جایی. صحت خانه. قدمگاه. کریاس. بیت الماء. بیت الخلاء. ضروری. کابینه. قدم جا. طهارتخانه. و گاه از آن به بیرون وسرِ آب تعبیر کنند: روزی شیخ ابوسعید رحمه اﷲ همی شد با صوفیان، فرا جایی رسید که چاه آبخانه پاک میکردند و نجاست بر راه بود... (کیمیای سعادت) ، در اصطلاح اهل خراسان قسمتی از کاریز باشد که از آن آب تراوش کند و آب قنات از آنجا خیزد
خانه شب. شبستان که حرم سرای پادشاهان باشد. (از برهان). مرادف شبستان. (آنندراج). شبستان وحرم سرای پادشاهان. (ناظم الاطباء) ، خانه ای که شبها درویشان در آن به سر برند. (ناظم الاطباء) (از برهان). خانه ای را گویند که برای نزول غربا و فقرا در شب مقرر کرده باشند. (آنندراج) : بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت شب ازبهر درویش شبخانه ساخت. سعدی. ، خلوتگاهی که شبها در آن عبادت کنند. (ناظم الاطباء)
خانه شب. شبستان که حرم سرای پادشاهان باشد. (از برهان). مرادف شبستان. (آنندراج). شبستان وحرم سرای پادشاهان. (ناظم الاطباء) ، خانه ای که شبها درویشان در آن به سر برند. (ناظم الاطباء) (از برهان). خانه ای را گویند که برای نزول غربا و فقرا در شب مقرر کرده باشند. (آنندراج) : بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت شب ازبهر درویش شبخانه ساخت. سعدی. ، خلوتگاهی که شبها در آن عبادت کنند. (ناظم الاطباء)
مانند شیخان. چون شیخان. شبیه به شیخان: بر نجد شدی ز تیز وجدی شیخانه ولی نه شیخ نجدی. نظامی. ، لباسی که شبیه به لباس شیخ (مرشد) باشد: خرقۀ شیخانه شده شاخ شاخ تنگدلی مانده و عذری فراخ. نظامی
مانند شیخان. چون شیخان. شبیه به شیخان: بر نجد شدی ز تیز وجدی شیخانه ولی نه شیخ نجدی. نظامی. ، لباسی که شبیه به لباس شیخ (مرشد) باشد: خرقۀ شیخانه شده شاخ شاخ تنگدلی مانده و عذری فراخ. نظامی
اگر کسی درخواب بیند که آب خانه همی ساخت، دلیل کند که به جمع کردن مال دنیا، حریص گردد و راغب گردد و نخواهد که از مال خود چیزی خرج کند، و بعضی از معبران گفته اند دلیل کند که زن جادویه وی را حاصل گردد و آن زن حرام خوار و بی دیانت بود و اگر بیند که در آبخانه بول و غائط همی کرد، دلیل کند که درجمیع مال غریق بود. اگر بیند که کسی در چاه آبخانه خود افتد دلیل کند مال خویش را هزینه کند و اگر بیند که در آنجا بیفتاد یا درچاه آبخانه بیفتاد، دلیل کند که مال کسی به غضب ستاند و اگر بیند کهب یفتاد و دست و پایش شکست، دلیل کند که بلای سخت بدو رسد - محمد بن سیرین دیدن آبخانه در خواب بر پنج وجه بود: اول: مال حرام. دوم: عیش دنیا. سوم: خزینه. چهارم: شروع در حرام. پنجم: زن خادمه و حرامخوار.
اگر کسی درخواب بیند که آب خانه همی ساخت، دلیل کند که به جمع کردن مال دنیا، حریص گردد و راغب گردد و نخواهد که از مال خود چیزی خرج کند، و بعضی از معبران گفته اند دلیل کند که زن جادویه وی را حاصل گردد و آن زن حرام خوار و بی دیانت بود و اگر بیند که در آبخانه بول و غائط همی کرد، دلیل کند که درجمیع مال غریق بود. اگر بیند که کسی در چاه آبخانه خود افتد دلیل کند مال خویش را هزینه کند و اگر بیند که در آنجا بیفتاد یا درچاه آبخانه بیفتاد، دلیل کند که مال کسی به غضب ستاند و اگر بیند کهب یفتاد و دست و پایش شکست، دلیل کند که بلای سخت بدو رسد - محمد بن سیرین دیدن آبخانه در خواب بر پنج وجه بود: اول: مال حرام. دوم: عیش دنیا. سوم: خزینه. چهارم: شروع در حرام. پنجم: زن خادمه و حرامخوار.