شبیخون. شباخون. شب تازی. تاختن و قتل کردن به شب مقابل روزخون، یعنی تاخت آوردن در روزها. (از آنندراج). به وقت شب پنهان بردشمن تاختن و وقت شب قتل کردن فوج دشمن را. (از غیاث اللغات) ، نظامی در اسکندرنامه به معنی مطلق جنگ و قتال آورده است. (از غیاث اللغات)
شبیخون. شباخون. شب تازی. تاختن و قتل کردن به شب مقابل روزخون، یعنی تاخت آوردن در روزها. (از آنندراج). به وقت شب پنهان بردشمن تاختن و وقت شب قتل کردن فوج دشمن را. (از غیاث اللغات) ، نظامی در اسکندرنامه به معنی مطلق جنگ و قتال آورده است. (از غیاث اللغات)
به شب تاختن. شب هنگام حمله کردن. شبیخون زدن: القصه ز شبخون زدن کیر کسان باکون فراخ تنگدل بنشستی. ملا ابوالبرکات. شب چو دل سر میکند حرفی ز درد هجر دوست گریه شبخون میزند افسانه در خون میرود. ملا ابوالبرکات. بر سر ما تیره روزان یار شبخونی زده ست دربر او چون شفق دیدم قبای آل را. سراج الشعرا. رأی تو رأیتی است که گیسوی پرخمش شبخون روشنی به شب تار میزند. شانی تکلو. شاهد و پیمانه و ساز و گل و مهتاب هست گر زنم بر توبه شبخون یک جهان اسباب هست. عبدالرسول استغنا
به شب تاختن. شب هنگام حمله کردن. شبیخون زدن: القصه ز شبخون زدن کیر کسان باکون فراخ تنگدل بنشستی. ملا ابوالبرکات. شب چو دل سر میکند حرفی ز درد هجر دوست گریه شبخون میزند افسانه در خون میرود. ملا ابوالبرکات. بر سر ما تیره روزان یار شبخونی زده ست دربر او چون شفق دیدم قبای آل را. سراج الشعرا. رأی تو رأیتی است که گیسوی پرخمش شبخون روشنی به شب تار میزند. شانی تکلو. شاهد و پیمانه و ساز و گل و مهتاب هست گر زنم بر توبه شبخون یک جهان اسباب هست. عبدالرسول استغنا
تره تیزک. آن سبزیی است معروف که خورند و تره تندک نیز گویندش و به عربی رشاد خوانند و تخم آن را حب الرشاد. (برهان قاطع) (آنندراج). تره تیزک. رشاد. (ناظم الاطباء)
تره تیزک. آن سبزیی است معروف که خورند و تره تندک نیز گویندش و به عربی رشاد خوانند و تخم آن را حب الرشاد. (برهان قاطع) (آنندراج). تره تیزک. رشاد. (ناظم الاطباء)