جدول جو
جدول جو

معنی شبام - جستجوی لغت در جدول جو

شبام
(شِ)
چوب خردی است که در دهان بزغاله کنند تا از مادر شیر نخورد. (از اقرب الموارد). چوب پتفوزبند بزغاله. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (آنندراج). چوب که در دهان بزغاله کنندتا شیر نخورد. (مهذب الاسماء) ، رشتۀ بند برقع. (از منتهی الارب) (آنندراج). رشته ای که برقعرا بدان در پشت سر می بندند. (ناظم الاطباء). رشته ای که زنان روی بند با قفای خود بندند. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
شبام
به معنی سرما، نام شهری است در مشرق اردن که ’رأوبین’ و ’جاد’ در طلب آن بودند. (سفر اعداد: 32:3) (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
شبام
(شَ)
نام گیاهی است. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). گیاهی است که بدان رنگ حنا فزونی می یابد. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
شبام
(شِ)
ابن ربیعه بن جشم. جدی است جاهلی و فرزندان وی از بطن همدان از قحطانیه اند. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 405)
لغت نامه دهخدا
شبام
(شِ)
نام اجدادی است که گروهی بدان منسوبند. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شبان
تصویر شبان
(پسرانه)
چوپان، گله بان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شبنم
تصویر شبنم
(دخترانه)
ژاله، رطوبت و قطره ای که شب هنگام روی برگ گل و گیاه می نشیند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شباب
تصویر شباب
(دخترانه و پسرانه)
جوانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شباک
تصویر شباک
شبکه ها، چیزهای سوراخ سوراخ، تورهای ماهیگیری، دامهای صیادی، چند مؤسسه یا دستگاه وابسته به هم که در یک رشته کار می کنند، جمع واژۀ شبکه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبنم
تصویر شبنم
رطوبتی که شب روی گیاه ها یا چیزهای دیگر تولید می شود، قطره ای شبیه دانۀ باران که شب در روی برگ گل یا گیاه می نشیند، بشم، بژم، بشک، اپشک، افشک، افشنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبان
تصویر شبان
چوپان، نگهبان گلۀ گوسفند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبان
تصویر شبان
شاب ها، جوانها، جمع واژۀ شاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شباب
تصویر شباب
ماهودانه، گیاهی شیردار با ساقۀ بلند و برگ هایی شبیه برگ بادام و گل های زرد، میوۀ این گیاه که در غلافی مخروطی شکل قرار دارد و در میان آن سه دانه با پوست سرخ و مغز سفید و چرب قرار دارد، ماهوب دانه، حب الملوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شباط
تصویر شباط
از ماه های شمسی عربی پس از کانون دوم و پیش از آذار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شباب
تصویر شباب
جوان شدن، جوانی، از سن بلوغ تا سی سالگی، اول هر چیز
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
حنظله بن عبدالله شبامی. از هفتاد و دو تن است که در رکاب حضرت امام حسین (ع) به شهادت رسید. رجوع به معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
(شِ)
منسوب است به شبام. رجوع به شبام و معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شتام
تصویر شتام
بسیار دشنام دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیام
تصویر شیام
زمین نرم خاک موش، خاک نرم، سوراخ موش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهام
تصویر شهام
بغام یغامه (غول)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمام
تصویر شمام
بسیار بو کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شباث
تصویر شباث
چنگک، چنگال باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجام
تصویر شجام
سرمای سختی باشد که درختان را بخشکاند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شذام
تصویر شذام
کبت (زنبورعسل)، نیش کبت، نمک، نیش کژدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شحام
تصویر شحام
پیه فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبنم
تصویر شبنم
رطوبتی که شب روی گیاها یا چیزهای دیگر تولید می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شباب
تصویر شباب
جوانی - مقابل شیب به معنی پیری همچنین نام پرنده ای است از موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار
ماه فوریه نام یکی از ماه های رومیان پنجمین ماه سال سریانی ماخوذ از نام یازدهمین ماه سال یهودیان که تقریبا بر آن منطبقاست. این ماه در 31 ژانویه تقویم رومی شروع می شود و شامل 28 روز است و در هر چهار سال یک روز کبیسه بدین روزها افزوده می گردد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شبکه، پرویزن ها دام ماه دامساز دامگذار هر چیز سوراخ سوراخ، پنجره و روزنه سوراخ سوراخ، تور ماهیگیری، جمع شباک شبکات. یا شبکه جاسوسی. دسته های جاسوسان با تشکیلات خاص که در کشوری به جاسوسی اشتغال ورزند
فرهنگ لغت هوشیار
چوپان را گویند که چرادهنده و محافظت کننده گوسفند باشد، گله بان، رمه یار
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی شده شبرم گاوکشک از گیاهان، زفت ژکور (بخیل) نام فارسی گونه ای فرفیون گاو کشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشام
تصویر بشام
دانه گیاه قلقل انار دانه دشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابام
تصویر ابام
وام، قرض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبام
تصویر عبام
گرانجان، ترسو، ناتوان درمانده آب فراوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبان
تصویر شبان
ابال
فرهنگ واژه فارسی سره