جدول جو
جدول جو

معنی شبائح - جستجوی لغت در جدول جو

شبائح
(شَ ءِ)
چوبهاست که در پالان در عرض گذارند. (منتهی الارب). چوبهایی است که از طرف عرض پالان کار گذارند. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذَ ءِ)
رجوع به ذبایح شود
لغت نامه دهخدا
(قَ ءِ)
جمع واژۀ قبیحه. (منتهی الارب). زشتی ها. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(شَ ءِ)
ج شبیبه و شابه است. به معنی زنان جوان. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). رجوع به شبیبه و شابه شود
لغت نامه دهخدا
(شَ ءِ)
جمع واژۀ شحیحه. زنهای بخیل و حریص. (از اقرب الموارد) ، شترهای کم شیر. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) : ابل شحائح، شتران کم شیر. (از اقرب الموارد). رجوع به شحیح و شحیحه شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
مرد جدّ در هر کار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، صاحب غیرت. (منتهی الارب). غیور، حازم، حذر. (اقرب الموارد). پرهیزگار. (آنندراج)، نرم رونده. اسب سخت نفس. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
کوهی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شَبْ با)
وادیی است به اجاء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذبائح
تصویر ذبائح
جمع ذبیحه سر بریده ها بسمل کرده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبائح
تصویر قبائح
قبایح در فارسی، جمع قبیحه، زشت ها زشتی ها جمع قبیحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائح
تصویر شائح
دوراندیش کوشنده پرهیزکننده
فرهنگ لغت هوشیار