جدول جو
جدول جو

معنی شایق - جستجوی لغت در جدول جو

شایق
خواستار، مشتاق
تصویری از شایق
تصویر شایق
فرهنگ فارسی عمید
شایق
(یِ)
دهی از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل. دارای 842 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
شایق
(یِ)
شائق. راغب. و مشتاق و خاطرخواه و آرزومند و دارای اشتیاق. (ناظم الاطباء) ، کسی که شخص بدیدن او مشتاق باشد. (فرهنگ فارسی معین). این کلمه را اغلب بمعنی مشتاق بکار برند چنانکه گویند بزیارتتان شایق بودم ولی این استعمال برخلاف نص زبان عرب است و باید مشتاق و مشوق بکار برند. رجوع به شائق شود
لغت نامه دهخدا
شایق
مشتاق، راغب، خاطر خواه
تصویری از شایق
تصویر شایق
فرهنگ لغت هوشیار
شایق
((یِ))
راغب، مشتاق
تصویری از شایق
تصویر شایق
فرهنگ فارسی معین
شایق
آرزومند، راغب، مایل، مشتاق
متضاد: بیزار، بی میل
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شایا
تصویر شایا
(دخترانه)
سزاوار، شایان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شقیق
تصویر شقیق
(پسرانه)
نام یکی از سرداران علی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شقایق
تصویر شقایق
(دخترانه)
گلی سرخ رنگ با چهار گلبرگ که در قاعده گلبرکگهایش لکه سیاهی هست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عایق
تصویر عایق
آنچه سر راه کسی یا چیزی واقع می شود، در علم فیزیک ماده ای که برق، حرارت، صدا و مانند آن از آن عبور نمی کند، نارسانا مثلاً عایق صوتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فایق
تصویر فایق
برگزیده، برتر، چیره، مسلط
فایق آمدن (شدن): چیره شدن، برتری یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاید
تصویر شاید
ممکن است، احتمال دارد، باشد که، برای مثال غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل / شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد (حافظ - ۳۳۰) . در اصل فعل سوم شخص مفرد مضارع از مصدر شایستن است
فرهنگ فارسی عمید
(وَ یِ)
جمع واژۀ وشیقه. (ناظم الاطباء). رجوع به وشیقه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شارق
تصویر شارق
طالع، بر آینده، روشن، تابان
فرهنگ لغت هوشیار
دم فرو بردن، بانگ گوشخراش، واپسین آواز خر نفس کشیدن داخل شدن هوا در ریتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیاق
تصویر شیاق
بستن ریسمان
فرهنگ لغت هوشیار
پسر خوانده، کبتنگبین چوبی که بر سر آن موم انگبین دار گذارند و در کندو نهند تا کبت (زنبور عسل) بچگان را انگبین خوراند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفیق
تصویر شفیق
مهربان، دلسوز، رحیم، پرمهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقایق
تصویر شقایق
جنسی از لاله که شبیه است به گل خشخاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقیق
تصویر شقیق
چاک شده و نیمه شده، نیمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شریق
تصویر شریق
خوردم، خوبروی، درخشان، خردچوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاقی
تصویر شاقی
کوه بلد تندی کوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شالق
تصویر شالق
پرورنده اسپ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهق
تصویر شاهق
ب نلد چون کوه وساختمان، سخت خشم بلند مرتفع، کوه مرتفع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاید
تصویر شاید
ممکن، محتملاً، احتمالاً، گویا، ظاهراً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایع
تصویر شایع
ظاهر و فاش و آشکارا، منتشر و معروف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائق
تصویر شائق
مایل، راغب، مشتاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایق
تصویر سایق
سوق دهنده راننده ترغیب کننده محرک جمع سواق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رایق
تصویر رایق
خالص، پسندیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذایق
تصویر ذایق
چشنده مزه گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایق
تصویر تایق
شایق و آرزومند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاید
تصویر شاید
احیانا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شایش
تصویر شایش
امکان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قایق
تصویر قایق
کرجی، کلک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از لایق
تصویر لایق
شایسته، سزاوار
فرهنگ واژه فارسی سره