- شایبه
- مونث شایب، عیب وصمت، شک گمان، جمع شوایب (شوائب)
معنی شایبه - جستجوی لغت در جدول جو
- شایبه ((یِ بَ یا بِ))
- عیب، آلودگی، شک، گمان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث ذایب
چو، رواگه، دهان زد، سخن پراکنی
خبر رسیده از دور، جمع جوایب. (جوائب)
عیب، چرک
مونث شائک خاردار تیغ دار خارناک
مونث شائع سرت برزبانی چکاچک درو مونث شایع خبری که شیوع یافته (راست یا دروغ)، جمع شایعات
جوانان جوانی
مونث صایب
عیب، آلودگی، آمیختگی، شک و گمان
خبر معمولاً نادرستی که شیوع پیدا کرده
حادثه، بلا، مصیبت
Gossip, Rumor
сплетня , слух
Klatsch, (DE) Gerücht
плітка , чутка
plotka, (PL) plotka
八卦 , 谣言
fofoca, (PT) boato
pettegolezzo, (IT) voce
chisme, (ES) rumor
potins, (FR) rumeur
roddel, (NL) gerucht
अफवाह , अफवाह
gosip, (ID) rumor
نميمةٌ ,
소문 , 소문
רכילות , שמועה
噂 , 噂
dedikodu, (TR) dedikodu
uzushi, (SW) uvumi