جدول جو
جدول جو

معنی شاپورکام - جستجوی لغت در جدول جو

شاپورکام
رود شاپورکام از رودهای بخارا و نواحی آن، نرشخی درباره آن نویسد: ’رود شاپورکام و عامۀ بخارا شافر کام خوانند و آورده اند که یکی از فرزندان کسری از آل ساسان از پدر خویش خشم گرفت و بدین ولایت آمد (و) نام (او) شاپور بود ... چون ببخارا رسید بخاراخدات او را نیکو داشت و این شاپور شکار دوست بود، یک روز بشکار رفت و بدان جانب افتاد و در آن تاریخ آنجا هیچ (دیهه) نبود و آبادانی نبود، مرغزاری بود و جایگاه شکار، او را خوش آمد، جایگاه ازبخاراخدات به مقاطعه بگرفت تا آن جایگاه آبادان کند، بخاراخدات آن موضع را به او داد، این شاپور رود عظیم بر کند و بنام خود کرد یعنی شاپورکام و بر آن رودروستاها نهاد و کاخ بنا کرد، (تاریخ بخارا ص 38)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاپورگان
تصویر شاپورگان
فولاد، فلزی بسیار سخت و شکننده مرکب از آهن و قریب ۲% کربن، در ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ درجه حرارت ذوب می شود، برای ساختن فنر، کارد، شمشیر و چیزهای دیگر به کار می رود، پولاد، شابرن، شابرقان
فرهنگ فارسی عمید
نام کتاب مانی نقاش است که بعهد شاپور پسر اردشیر ظهور و دعوی پیغمبری و آوردن آیین تازه کرد، (انجمن آرا) (آنندراج)، نام یکی از کتابهای مانی نقاش بوده که بنام شاپور پادشاه ساسانی نوشته بود، (فرهنگ نظام)، شاپور (اول) نسبت به مانویان اظهار مساعدت و خیرخواهی کرده است و بهمین مناسبت مانی یکی از کتب عمده خود را بنام او کرده و شاپورگان خوانده است، (ایران در زمان ساسانیان ص 220)، کتاب شاپورگان بلغت جنوب غربی ایران یعنی پهلوی ساسانی نگاشته شده، (ایران در زمان ساسانیان ص 215) (فرهنگ ایران باستان پورداود ج 1)، و حاکی از مطالب متعلقه بمبداء و معاد بود، بعضی قسمتهای شاپورگان در ضمن قطعات مکشوفۀ تورفان به دست آمده است، (ایران در زمان ساسانیان ص 223)
لغت نامه دهخدا
پولاد طبیعی و معرب آن شابورقان است، (از مفردات قانون ابوعلی سینا)، ذکر، اسطام، و رجوع به شابورقان و شابرقان شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان قره باغ بخش مرکزی شهرستان شیراز در هفده هزارگزی جنوب باختر شیراز، محلی جلگه و دارای آب و هوای معتدل ولی مالاریایی است، سکنۀ آن 175 تن، مذهب اهالی تشیع و زبانشان فارسی است، آب آن از قنات تأمین می شود و محصول آن: غلات، برنج، انواع صیفی و شغل مردم آن زراعت است، راه فرعی به آن منتهی می شود، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاپورگان
تصویر شاپورگان
فولاد معدنی پولاد کانی
فرهنگ لغت هوشیار
آهن خشک، خشک، پولاد، شابرقان، شابرن، شابورگان، فولاد
فرهنگ واژه مترادف متضاد