جدول جو
جدول جو

معنی شأی - جستجوی لغت در جدول جو

شأی(تَ نَکْ کُ)
از پیش بشدن. (المصادر زوزنی ص 269)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاعی
تصویر شاعی
(پسرانه)
شیعی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادی
تصویر شادی
(دخترانه)
شادمانی، خوشحالی، شور شادان، شادمان، خوشحال، شادمانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شامی
تصویر شامی
از مردم شام
نوعی خوراک که با گوشت کوبیده، پیاز، تخم مرغ و آرد معمولاً آرد نخود تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شالی
تصویر شالی
شلتوک، برنجی که هنوز آن را از پوست در نیاورده باشند، برنج نکوبیده ای که دارای پوستۀ نازک گندمی رنگ است، چلتوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاشی
تصویر شاشی
چاچی، از مردم چاچ، تهیه شده در چاچ مثلاً کمان چاچی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهی
تصویر شاهی
پادشاهی، شاه بودن، فرمانروایی، سلطنت، مربوط به شاه، واحد سنتی پول ایران که در دورۀ قاجاریه برابر با پنجاه دینار ( دو پول) و در دورۀ پهلوی برابر با یک بیستم ریال ( پنج دینار) بوده است، در علم زیست شناسی ترتیزک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شانی
تصویر شانی
شیانی، نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاری
تصویر شاری
شار ( عنوان عمومی پادشاهان غرجستان) بودن، کنایه از شاهی، پادشاهی، برای مثال یک بندۀ تو دارد زاین سوی رود شاری / یک چاکر تو دارد زآن سوی گنگ رایی (فرخی - ۳۶۲)
سار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شافی
تصویر شافی
درست، راست، قانع کننده، شفابخش، صحّت بخش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاکی
تصویر شاکی
شکایت کننده، گله کننده، کنایه از عصبانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادی
تصویر شادی
شادمانی، خوشحالی، خوش دلی، جشن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاطی
تصویر شاطی
کنار ساحل، کنارۀ رود یا دریا
فرهنگ فارسی عمید
قاب و اسکلت بندی فولادی که بر فنرها تکیه دارد و روی چرخها استوار است و موتور و اطاق اتومبیل بر روی آن جای دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاطی
تصویر شاطی
کناره رود یا دریا، ساحل
فرهنگ لغت هوشیار
دور، پیرو، بهره همباز داراک همباز تابع پیرو طرفدار: شاعیان بنی امیه، شیعی شیعه: ز آب خرد گر خبرستی ترا میل تو زی مذهب شاعیستی. (ناصر خسرو 487)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافی
تصویر شافی
شفا دهنده، بهبود بخش
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به شاخ قرنی، چوبی سه شاخه و دسته دار که دهقانان غله کوفته شده بدان بر باد دهند تا دانه از کاه جدا گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهی
تصویر شاهی
پارسی تازی گشته شاهی چوبدار گوسفنددار تیزبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاوی
تصویر شاوی
میرآب، گوسپندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانی
تصویر شانی
درم ده هفت که در قدیم رایج بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاقی
تصویر شاقی
کوه بلد تندی کوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شامی
تصویر شامی
نوعی خوراکی که با گوشت و آرد و غیره طبخ کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاجی
تصویر شاجی
فرم انگیز (فرم: غم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاتی
تصویر شاتی
روز سرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاری
تصویر شاری
خریدار، استون درخشگیر، ستیزه گر نام برخی ازرویگردانان (خوارج)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادی
تصویر شادی
میمون، خوشحالی، خوشنودی، خوشدلی، شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شالی
تصویر شالی
شلتوک، برنجی که هنوز از پوست در نیامده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاکی
تصویر شاکی
شکایت و گله کننده، دادخواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شامی
تصویر شامی
نوعی کباب مرکب از گوشت کوبیده و آرد نخودچی که در روغن سرخ کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شالی
تصویر شالی
برنجی که هنوز پوستش کنده نشده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاکی
تصویر شاکی
شکایت کننده، گله کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شافی
تصویر شافی
شفا دهنده، راست، درست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاعی
تصویر شاعی
پیرو، طرفدار، شیعه، شیعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاکی
تصویر شاکی
دادخواه
فرهنگ واژه فارسی سره