- شاهقه
- مونث شاهق، جمع شواهق
معنی شاهقه - جستجوی لغت در جدول جو
- شاهقه
- شاهق، بلند، مرتفع
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
راهی (مسافر)، دور مانده
مونث شاهی ورن (شهوه)
مونث شاهد زمین، سنگ گور مونث شاهد، جمع شواهد
مؤنث واژۀ شاهد، در علم حقوق آنکه در دادگاه دربارۀ موضوع مورد بحث شهادت می دهد برای مثال رفت آن عجوز پر دغل، رفت آن زمستان و وحل / آمد بهار و زاد از او صد شاهد و صد شاهده (مولوی۲ - ۱۲۰۲)
زخم خونی زخم خونچکان
ب نلد چون کوه وساختمان، سخت خشم بلند مرتفع، کوه مرتفع
مونث شاق دشوار مونث شاق: اعمال شاقه تکالیف شاقه
سیاه سرفه خروسک از بیماری ها، فریاد زدن
مؤنث واژۀ شاق، دشوار، سخت
بلند، مرتفع