جدول جو
جدول جو

معنی شاهزادگی - جستجوی لغت در جدول جو

شاهزادگی
شاهزاده بودن، فرزندی شاه
تصویری از شاهزادگی
تصویر شاهزادگی
فرهنگ فارسی عمید
شاهزادگی(دَ / دِ)
شاهزاده بودن. از نسل شاهان بودن
لغت نامه دهخدا
شاهزادگی
از نسل شاهان بودن
تصویری از شاهزادگی
تصویر شاهزادگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاهزاده
تصویر شاهزاده
شاهپور، پسر شاه، شاهزاده
فرهنگ فارسی عمید
(شَ دَ / دِ)
مخفف شاهزادگی:
مر او را بشاهی و شهزادگی
به افراسیاب ملک انتساب.
سوزنی.
رجوع به شاهزاده و شاهزادگی شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
حلال زادگی. پاک نژادی:
اندر پلیدزادگی و پاکزادگی
تو چغز حوض گلخن و من شیم کوثرم.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
شاهزاد. از نژاد شاه. از نسل شاه. ملک زاده. مرد یا زنی که نسب به شاه برد:
بیفتاد از اسپ اندرون شهریار
دریغ آن جوان شاهزاده سوار.
دقیقی.
یکی ترک تیری برو برگشاد
شد آن خسرو شاهزاده بباد.
دقیقی.
چنین شهریار و چنین شاهزاده
که دید و که داده ست هرگز نشانی.
فرخی.
ای شاه و شاهزاده و شاهی بتو بزرگ
فرخنده فخر دولت و دولت بتو جوان.
فرخی.
فکند آن تن شاهزاده بخاک
بچنگال کرد آن کمرگاه چاک.
فردوسی.
همه شاهزاده ز تخم قباد
بر ایشان همه فر یزدان و داد.
فردوسی.
یکی شاهزاده به پیش اندرون
جهاندیده با او بسی رهنمون.
فردوسی.
چشم همه دوستان گشاده
از دولت شاه و شاهزاده.
نظامی.
، ولیعهد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مخفف شاهزاده، زادۀ شاه، مرد یا زنی که از نسل شاه باشد:
چنین گفت هر کس که ای شاهزاد
که هستی ز شاه جهاندار یاد،
فردوسی،
شودتا رساند سوی شاهزاد
بگفت آنزمان با فرنگیس شاد،
فردوسی،
فریبرز کاوس خراد راد
سر سروران قارن شاهزاد،
فردوسی،
همی راند اسبش بکردار باد
چنین تا برآمد بر شاهزاد،
فردوسی،
به نیزه بگشتند هر دو چو باد
بزد ترک را نیزۀ شاهزاد،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از شهزادگی
تصویر شهزادگی
مخفف شاهزادگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکزادگی
تصویر پاکزادگی
پاک نژادی حلال زادگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهزاده
تصویر شاهزاده
فرزند شاه شاهپور شاپور شهزاده، جمع شاهزادگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهزاد
تصویر شاهزاد
فرزند شاه شاهپور شاپور شهزاده، جمع شاهزادگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهزاده
تصویر شاهزاده
پرنس
فرهنگ واژه فارسی سره
شاپور، شاهپور، شهزاد، شهزاده، ملکزاده
متضاد: گدا
فرهنگ واژه مترادف متضاد