دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول، دارای 400 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن غلات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) نام یکی از ایستگاههای راه آهن، واقع در 72 کیلومتری شمال خاور اندیمشک، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول، دارای 400 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن غلات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) نام یکی از ایستگاههای راه آهن، واقع در 72 کیلومتری شمال خاور اندیمشک، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
شهباز، بازی باشد سفید و بزرگ و پادشاهان با آن شکار کنند و آن را بترکی طوغان خوانند، (برهان قاطع)، باز سفید بزرگ که پادشاهان با آن شکار میکردند، (فرهنگ نظام) (انجمن آرا) (آنندراج)، باز سپید، (شرفنامۀ منیری)، شنغار، شنقار، (برهان)، این پرنده برنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفیدفام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفیدرنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر غالباًبنام طرلان و قوش و باز نامند، این پرنده جزو شکاریان زردچشم است و اندامی بسیار زیبا دارد، پنجه و منقارش پرقدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است، محل زندگی شاهباز بیشتر در دشتهای سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت میکنند و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد میشوند و اواسط اسفند ماه بموطن اصلی خود مراجعت میکنند محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است، (از فرهنگ فارسی معین)، شهباز، تیقون، توغان، طرلان، باز سفید: چو شیری که برباید از جای گاو و یا شاهبازی به رزم چکاو، فردوسی، شاهباز کلاه گمشده را در زمستان قبا فرستادی، خاقانی، فرخ آن شاهباز کز پی صید ساعد شه مقام او زیبد، خاقانی، هر که او شاهباز این سر نیست زین طریقت جهنده چون یوز است، عطار، آن شاهباز را دل سعدی نشیمن است، سعدی، هیهات که چون تو شاهبازی تشریف دهد بر آستانم، سعدی، نکنم رغبت دنیا که متاعیست قلیل شاهبازان بگه صید نگیرند مگس، ابن یمین، که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است، حافظ، رجوع به باز شود، نجیب و سخی، شاهوار، (ناظم الاطباء)، اما این معنی در جای دیگر نیامده است، به مجاز شخص بلندپرواز و بلندنظر و با علو همت باشد: شاهبازم هوا گرفته بلی کز کمین بلا گریخته ام، خاقانی، هیهات که چون تو شاهبازی تشریف دهد بر آستانم، سعدی، نکنم رغبت دنیا که متاعیست قلیل شاهبازان بگه صید نگیرند مگس، ابن یمین، که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است، حافظ، چه شکرهاست در این شهر که قانع شده اند شاهبازان طریقت بمقام مگسی، حافظ
شهباز، بازی باشد سفید و بزرگ و پادشاهان با آن شکار کنند و آن را بترکی طوغان خوانند، (برهان قاطع)، باز سفید بزرگ که پادشاهان با آن شکار میکردند، (فرهنگ نظام) (انجمن آرا) (آنندراج)، باز سپید، (شرفنامۀ منیری)، شنغار، شنقار، (برهان)، این پرنده برنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفیدفام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفیدرنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر غالباًبنام طرلان و قوش و باز نامند، این پرنده جزو شکاریان زردچشم است و اندامی بسیار زیبا دارد، پنجه و منقارش پرقدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است، محل زندگی شاهباز بیشتر در دشتهای سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت میکنند و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد میشوند و اواسط اسفند ماه بموطن اصلی خود مراجعت میکنند محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است، (از فرهنگ فارسی معین)، شهباز، تیقون، توغان، طرلان، باز سفید: چو شیری که برباید از جای گاو و یا شاهبازی به رزم چکاو، فردوسی، شاهباز کلاه گمشده را در زمستان قبا فرستادی، خاقانی، فرخ آن شاهباز کز پی صید ساعد شه مقام او زیبد، خاقانی، هر که او شاهباز این سر نیست زین طریقت جهنده چون یوز است، عطار، آن شاهباز را دل سعدی نشیمن است، سعدی، هیهات که چون تو شاهبازی تشریف دهد بر آستانم، سعدی، نکنم رغبت دنیا که متاعیست قلیل شاهبازان بگه صید نگیرند مگس، ابن یمین، که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است، حافظ، رجوع به باز شود، نجیب و سخی، شاهوار، (ناظم الاطباء)، اما این معنی در جای دیگر نیامده است، به مجاز شخص بلندپرواز و بلندنظر و با علو همت باشد: شاهبازم هوا گرفته بلی کز کمین بلا گریخته ام، خاقانی، هیهات که چون تو شاهبازی تشریف دهد بر آستانم، سعدی، نکنم رغبت دنیا که متاعیست قلیل شاهبازان بگه صید نگیرند مگس، ابن یمین، که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است، حافظ، چه شکرهاست در این شهر که قانع شده اند شاهبازان طریقت بمقام مگسی، حافظ
پارسی تازی گشته شاهباز شهباز ازمرغان شکاری گونه ای باز که به رنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفید فام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفید رنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر را غالبا بنام طرلان و قوش و باز نامند. این پرنده جزو شکاریان زرد چشم و اندامی بسیار شکیل و زیبا دارد. پنجه و منقارش پر قدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است. محل زندگی شاهباز بیشتر در دشت های سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت کرده و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد می شوند و اواسط اسفند ماه به موطن اصلی خود باز می گردند. محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است شهباز تیقون توغان طرلان باز فید
پارسی تازی گشته شاهباز شهباز ازمرغان شکاری گونه ای باز که به رنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفید فام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفید رنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر را غالبا بنام طرلان و قوش و باز نامند. این پرنده جزو شکاریان زرد چشم و اندامی بسیار شکیل و زیبا دارد. پنجه و منقارش پر قدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است. محل زندگی شاهباز بیشتر در دشت های سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت کرده و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد می شوند و اواسط اسفند ماه به موطن اصلی خود باز می گردند. محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است شهباز تیقون توغان طرلان باز فید