جدول جو
جدول جو

معنی شاهاب - جستجوی لغت در جدول جو

شاهاب
شاه آب، رنگ سرخی باشد که مرتبۀ اول از گل کاژیره کشند، (برهان قاطع)، آب سرخی که از گل کاجره حاصل شود بعد از زردآب، (انجمن آرا) (آنندراج)، رنگ سرخی که از عصیر کازیره سازند، (ناظم الاطباء)، شاه آبه، آب سرخی که از گل کاجیره گیرند بعد از آب زرد برای رنگ، (فرهنگ نظام)، شاهابه، آب سرخ که ازگل کاجره حاصل شود بعد از زردآب، (فرهنگ رشیدی)، رنگ سرخ، (ناظم الاطباء)، سرآب، مقابل پس آب، آب اول که گیرند از چیزی مانند انگور و جز آن، (یادداشت مؤلف)، آب اول که از گل در عرق کشی گیرند و غیره، (یادداشت مؤلف)، آب یا عرق اول که از گیاهی معطر یا دوایی یا میوه گیرند، (یادداشت مؤلف)، آب مستخرج از معصر است بطریق خاص، (یادداشت مؤلف)، آب پرمایه تر که بار اول از چیزی گیرند، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهاب
تصویر شهاب
(دخترانه و پسرانه)
شعله آتش، سنگ آسمانی، ستاره دنباله دار، جاه و جلال، عظمت، بزرگی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
(دخترانه)
با طراوت، تازه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
پرطراوت، خرم، برای مثال دائم گل این بستان شاداب نمی ماند / دریاب ضعیفان را در وقت توانایی (حافظ - ۹۸۴)، کنایه از آباد، بارونق
فرهنگ فارسی عمید
راه آب، راه آب، آبراه، آبراهه، معبر آب بحوض و استخر وجز آن، و رجوع به راه آب شود
لغت نامه دهخدا
سیراب، پرآب، (فرهنگ جهانگیری) (فهرست ولف)، آبدار، شادآب:
که دیدم ده و دو درخت سهی
که رسته ست شاداب با فرهی،
فردوسی،
بشد شاد سهراب از گفت مرد
بخندید و رخساره شاداب کرد،
فردوسی،
تو گفتی همه دشت سر خاب بود
بسان یکی سرو شاداب بود،
فردوسی (از لغت فرس)،
کنون ما نداریم پایاب او
نپیچیم با بخت شاداب او،
فردوسی،
عید شاداب درختی است تا سال دگر
از گل میوۀ او بوی همی یابی بر،
حکیم ازرقی (از جهانگیری)،
سرو شادابی و گمان بردی
که ترا هیچ غم نپیراید،
خاقانی،
ز نرگس تهی یافتم خواب را
ندیدم جوان سرو شاداب را،
نظامی،
ز بس بودیش نقش کلک شاداب
شدی مستسقی از نظاره شاداب،
زلالی (از فرهنگ جهانگیری)،
، تازه، (لغت فرس)، ترو تازه، (برهان قاطع) (فهرست ولف)، شکفته، (فهرست ولف)، طری، طریه، ریان، شاد، شادمان، (ناظم الاطباء) :
چو خندان شد و چهره شاداب کرد
و را نام تهمینه سهراب کرد،
فردوسی،
دائم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی،
حافظ،
و با آن مصادر شاداب شدن، شاداب کردن و نظایر آنها ساخته شده و بکار رفته است
لغت نامه دهخدا
نام درختی است، (شمس اللغات)
لغت نامه دهخدا
(نِ نَ / نِ اَ)
اشهاب سنه قوم را،لاغر گردانیدن سال مواشی قوم را، کذا فی نسخه من القاموس. (منتهی الارب). اشهاب عام قوم را، برهنه کردن ضیاع و مرغزارهای آنان را از گیاه و ریشه کن کردن آنها را. (از المنجد).
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
شادمان، مسرور، خرم، خوشحالی کنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
تازه، با طراوت، مسرور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
سلامت
فرهنگ واژه فارسی سره
آبدار، پرآب، باطراوت، تروتازه، خرم، شادمان
متضاد: پژمرده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
طازجٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
Cheery, Exuberant, Perky
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
gai, exubérant, enjoué
دیکشنری فارسی به فرانسوی
صاحب
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
heiter, üppig, munter
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
furaha, shauku
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
خوشی , خوش و خرم , خوش مزاج
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
খুশি , উদ্দীপ্ত , প্রাণবন্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
ร่าเริง , ร่าเริง , ร่าเริง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
快活な , 活気に満ちた , 陽気な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
neşeli, coşkulu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
життєрадісний , ексуберантний , життєрадісний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
עליז , נלהב , שָׂמח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
쾌활한 , 생기 있는 , 명랑한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
ceria, bersemangat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
веселый , эксуберантный , жизнерадостный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
vrolijk, uitbundig, opgewekt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
alegre, exuberante, animado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
gaio, esuberante, allegro
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
alegre, exuberante, animado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
欢快的 , 茂盛的 , 活泼的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
radosny, ekstatyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شاداب
تصویر شاداب
खुश , हर्षित , उल्लसित
دیکشنری فارسی به هندی