نام یکی از معروفترین قبایل عرب در سودان باشد و محل سکونت ایشان نیل ابیض و ازرق است و جزیره ای میان آنها قرار گرفته است و مرکز عمده آنان میان وادی العباس و سنار است و شغل اکثر اهالی بازرگانی است. (از معجم قبایل العرب ج 1 ص 56)
نام یکی از معروفترین قبایل عرب در سودان باشد و محل سکونت ایشان نیل ابیض و ازرق است و جزیره ای میان آنها قرار گرفته است و مرکز عمده آنان میان وادی العباس و سنار است و شغل اکثر اهالی بازرگانی است. (از معجم قبایل العرب ج 1 ص 56)
عبداﷲ بن احمد بن الحسین معروف به شاماتی و مکنی به ابوالحسین از علمای ادب است و بسال 475 هجری قمری درگذشته، او راست: شرح دیوان متنبی، شرح حماسه، شرح امثال ابی عبید، (از اعلام زرکلی ج 4 ص 190)
عبداﷲ بن احمد بن الحسین معروف به شاماتی و مکنی به ابوالحسین از علمای ادب است و بسال 475 هجری قمری درگذشته، او راست: شرح دیوان متنبی، شرح حماسه، شرح امثال ابی عبید، (از اعلام زرکلی ج 4 ص 190)
از: شام به اضافۀ گاه پسوند زمان، وقت شام، آنگاه که روز به انجام کشد و شب آغاز شود، مقابل صبحگاه و صبحی که وقت صبح است، (از آنندراج) : آمد نوروز ماه می خور و می ده پگاه هر روز تا شامگاه هر شب تا بامداد، منوچهری، ببین هر شامگاهی نسر طایر بخوان همتم مرغ مسمن، خاقانی، قوس قزح بکاغذ شامی بشامگاه از هفت رنگ بین که چه طغرا برافکند، خاقانی، غم آن صبح صادق ملت آسمان شامگاه میگوید، خاقانی، چون برین قصه هفته ای بگذشت شامگاهی بخانه رفت از دشت، نظامی، صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد، حافظ، - نماز شامگاه، نماز شام، نماز مغرب، رجوع به نماز شام شود، ، نقاره و طبل که بوقت غروب زنند، رجوع به شامگاه زدن شود
از: شام به اضافۀ گاه پسوند زمان، وقت شام، آنگاه که روز به انجام کشد و شب آغاز شود، مقابل صبحگاه و صبحی که وقت صبح است، (از آنندراج) : آمد نوروز ماه می خور و می ده پگاه هر روز تا شامگاه هر شب تا بامداد، منوچهری، ببین هر شامگاهی نسر طایر بخوان همتم مرغ مسمن، خاقانی، قوس قزح بکاغذ شامی بشامگاه از هفت رنگ بین که چه طغرا برافکند، خاقانی، غم آن صبح صادق ملت آسمان شامگاه میگوید، خاقانی، چون برین قصه هفته ای بگذشت شامگاهی بخانه رفت از دشت، نظامی، صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد، حافظ، - نماز شامگاه، نماز شام، نماز مغرب، رجوع به نماز شام شود، ، نقاره و طبل که بوقت غروب زنند، رجوع به شامگاه زدن شود
چیزهائی که در برمیگیرد. مشمولات، جزئی از موضوع مشمول، املاک غیرمفروز. املاک تقسیم نشده، مال مورد شرکت که مالکیت آن مشمول چند شخص باشد، زمینی که از طرف عموم نگاهداری شود. (اشتنگاس). شاملات ظاهراً جمع شامل است اما این صورت و معانی فوق جای دیگر دیده نشد
چیزهائی که در برمیگیرد. مشمولات، جزئی از موضوع مشمول، املاک غیرمفروز. املاک تقسیم نشده، مال مورد شرکت که مالکیت آن مشمول چند شخص باشد، زمینی که از طرف عموم نگاهداری شود. (اشتنگاس). شاملات ظاهراً جمع شامل است اما این صورت و معانی فوق جای دیگر دیده نشد
نام خانواده هایی از یهود بود، مرحوم پیرنیا در ایران باستان آرد: هایک دوم متحد بخت النصر دوم بود و با او اورشلیم را در محاصره داشت در میان اسیرانی که از یهود آوردند خانواده ای شامبات نام بود و پسر شامبات را باگارات مینامیدند، ارامنه گویند که این خانواده از جهت عقل و زرنگی ترقی نمودند و بعدها در قرن نهم میلادی بسلطنت ارمنستان و گرجستان رسیدند، (از ایران باستان ج 3 ص 2268)
نام خانواده هایی از یهود بود، مرحوم پیرنیا در ایران باستان آرد: هایک دوم متحد بخت النصر دوم بود و با او اورشلیم را در محاصره داشت در میان اسیرانی که از یهود آوردند خانواده ای شامبات نام بود و پسر شامبات را باگارات مینامیدند، ارامنه گویند که این خانواده از جهت عقل و زرنگی ترقی نمودند و بعدها در قرن نهم میلادی بسلطنت ارمنستان و گرجستان رسیدند، (از ایران باستان ج 3 ص 2268)
قصبه ای است در مصر، در ساحل چپ رود نیل روبروی بولاق، از این قصبه یک رشته خط آهن بسوی مینه کشیده شده است. رجوع به لاروس بزرگ و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1033 و لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 1 ص 259 شود
قصبه ای است در مصر، در ساحل چپ رود نیل روبروی بولاق، از این قصبه یک رشته خط آهن بسوی مینه کشیده شده است. رجوع به لاروس بزرگ و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1033 و لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 1 ص 259 شود
پوش که خیمۀ بزرگ سرپهن است، سقف پهن پارچه ای و این لفظدر تکلم امروز هند هست. (فرهنگ نظام) ، سایبان و آفتاب گردان. چتر تابستانی و زمستانی. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس) ، سراپرده. (ناظم الاطباء) : و معاینه مشاهده کردم که گنجشکی بر سابیان سلطان آشیان کرد و بیضه نهاد چون وقت رحلت از آن منزل رسید سلطان فراشی را متعهد شامیانه گذاشت تا آن وقت که گنجشک بچه پرورد و بپراند سایه بان فرونیارد. (تذکرۀ دولتشاهی در شرح حال عمعق بخاری) : به قدر سراپرده و کندلان چه از شامیانه چه از سایبان. نظام قاری (دیوان ص 188). شرح قماش مصری و جنس سکندری بر شامیانه های سکندر نوشته اند. نظام قاری (از فرهنگ نظام)
پوش که خیمۀ بزرگ سرپهن است، سقف پهن پارچه ای و این لفظدر تکلم امروز هند هست. (فرهنگ نظام) ، سایبان و آفتاب گردان. چتر تابستانی و زمستانی. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس) ، سراپرده. (ناظم الاطباء) : و معاینه مشاهده کردم که گنجشکی بر سابیان سلطان آشیان کرد و بیضه نهاد چون وقت رحلت از آن منزل رسید سلطان فراشی را متعهد شامیانه گذاشت تا آن وقت که گنجشک بچه پرورد و بپراند سایه بان فرونیارد. (تذکرۀ دولتشاهی در شرح حال عمعق بخاری) : به قدر سراپرده و کندلان چه از شامیانه چه از سایبان. نظام قاری (دیوان ص 188). شرح قماش مصری و جنس سکندری بر شامیانه های سکندر نوشته اند. نظام قاری (از فرهنگ نظام)
دشمنشادی شادی از رنج و اندوه دشمن (در برخی از واژه نامه ها دشمنکامی آمده که درست نیست زیرا دشمنکامی به کام دشمن کاری را انجام دادن و برابر با خیانت تازی است)، سرزنش سر کوفت
دشمنشادی شادی از رنج و اندوه دشمن (در برخی از واژه نامه ها دشمنکامی آمده که درست نیست زیرا دشمنکامی به کام دشمن کاری را انجام دادن و برابر با خیانت تازی است)، سرزنش سر کوفت