جدول جو
جدول جو

معنی شافر - جستجوی لغت در جدول جو

شافر
(فِ)
به عبری به معنای درخشندگی) کوه شافر، در دشت عربستان و یکی از منازل بنی اسرائیل بود. رولندس برآن است که کوه عریف همان کوه شافر است و بر ساحل غربی خلیج عقبه واقع است اما دیگری کوه شریف را شافر دانسته است که تخمیناً بمسافت 70 میل بشمال خلیج عقبه واقع میباشد. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
شافر
(فِ)
کرانۀ فرج زن و کرانۀ رحم. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
شافر
ولگسار، کناره چوز، کناره زهدان
تصویری از شافر
تصویر شافر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاور
تصویر شاور
(پسرانه)
شاهپور، پسر شاه، شاهزاده، شاه پور، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری گرانمایه و بار سالار فریدون پادشاه پیشدادی، نام چندتن از پادشاهان و پهلوانان ایرانی در شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهر
تصویر شاهر
(پسرانه)
مشهور، نامی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادفر
تصویر شادفر
(دخترانه)
آنکه دارای شکوه و شادی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ظافر
تصویر ظافر
(پسرانه)
ظفریابنده، پیروزی یابنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بافر
تصویر بافر
دارای فر و شکوه، باشکوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشافر
تصویر مشافر
مشفرها، لب ها، دهانها، جمع واژۀ مشفر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شافع
تصویر شافع
شفاعت کننده، خواهشگر
فرهنگ فارسی عمید
(مَ فِ)
جمع واژۀ مشفر یا مشفر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مشفر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاطر
تصویر شاطر
چالاک، چابک، کسی که در دکان نانوائی نان به تنور میزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافع
تصویر شافع
خواهش کننده، خواهشگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاغر
تصویر شاغر
تهی
فرهنگ لغت هوشیار
آگاه از نفس خود، دریابنده، بهره مند از لطف طبع و رقت و احساس، وحدت ذهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوفر
تصویر شوفر
راننده اتومبیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاصر
تصویر شاصر
آهوبره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفار
تصویر شفار
کارد فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیفر
تصویر شیفر
عدد رقم، نمره. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافه
تصویر شافه
تشنه
فرهنگ لغت هوشیار
دانه چین: مرغ، دزد، شباویز نگونسار مرغی است که دو پای خود را به شاخه بندد و خود را سرازیر کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافن
تصویر شافن
نگرنده باشگفتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافی
تصویر شافی
شفا دهنده، بهبود بخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاکر
تصویر شاکر
سپاس دارنده، شکر کننده
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی دستار پیر چون شترماده، کهنه چون پیکان چون می درخم کسی که به زودی مشهور گردد، قدیم کهن: سهم شارف خمر شارف، جمع شرف شرف شروف و شرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهر
تصویر شاهر
مشهور، معروف، نامی، سرشناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حافر
تصویر حافر
گود کننده، حفر کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سافر
تصویر سافر
مسافر، به سفر رونده، سفر کننده، کاروانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زافر
تصویر زافر
یاری دهنده: در برداشتن بار، مهتر بزرگ مردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رافر
تصویر رافر
جهنده رگ جهنده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مشفر، لفچ های شتران دهان ها به گواژ جمع مشفر: لفجها، دهانها: منطقه فرمان تو از مخنقه چنگال متعدیان مارا نگاه دارد و شکوه اظافر تو مارا در مشافر خون خواران نیفکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تافر
تصویر تافر
چرکین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشافر
تصویر مشافر
((مَ فِ))
لفج ها، دهان ها، جمع مشفر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاعر
تصویر شاعر
چامه گو، چامه سرا، سراینده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کافر
تصویر کافر
بی خدا، خدا نشناس
فرهنگ واژه فارسی سره