جدول جو
جدول جو

معنی شاسریو - جستجوی لغت در جدول جو

شاسریو
(سِ یُ)
تئودور (1819- 1865 م). نقاش فرانسوی که در صدد برآمد سبک کلاسیک انگر را با سبک رمانتیک دولا کروا تلفیق کند. وی در 20 سپتامبر 1819 در سامانا واقع در جمهوری دومینیک که پدرش در آنجا کنسول دولت فرانسه بود تولد یافت. یازده ساله بود که وارد کارگاه انگر شد و تا سال 1834 میلادی که انگر از پاریس به رم رفت در همانجا بماند. نخستین تابلوی او که بسال 1836 میلادی در پاریس بنمایش گذاشته شدعاجلاً کسب موفقیت کرد و این موفقیت سه سال بعد با تابلوهای ’ونوس دریائی’ و ’سوزان’ که هر دو اکنون در موزۀ لوور پاریس جای دارند تأیید شد. بسال 1840 میلادی شاسریو سفری به رم کرد تا انگر را ملاقات کند لیکن اندک اندک از کار استاد سابق خود احساس نارضایی نمود. با اینهمه صورت هایی که در این دوره از زندگی ساخته مانند ’لاکوردر’ که در سال 1841 میلادی بنمایش گذاشته شد و ’دو خواهر’ که در سال 1843 میلادی بنمایش گذاشته شد و هر دو اکنون درموزۀ لوور جای دارند هنوز بسبک کار انگر بودند. پس از سال 1843م. تأثیر رقیب انگر، اوژن دولاکروا چه از حیث سبک و چه از حیث انتخاب موضوع در کار شاسریو محسوس گردید. شاسریو بعمد کوشش داشت موزونی خطوط سبک انگر را با شیوه های رنگ آمیزی دولا کروا جمع سازد. 15 فقره سیاه قلم اتللو (منطبعه در سال 1844 میلادی) و نقاشیهایی از زندگی مورها و یهودیان که متعاقب سفر شاسریو در سال 1846م. به افریقای شمالی بوجود آمدند یادآور سبک دولاکروا میباشند، هر چند شاسریو بابتکار خود رنگی محلی بدان داد و وحشی گونه خصوصیتی بر آن افزود. شاسریو در احیای نقاشی ابنیۀ تاریخی فرانسه تأثیری بسزا داشت. وی در فاصله سالهای 1841 تا 1844م. نماز خانه سنت ماری مصر واقع در کلیسای سن - مری شهر پاریس و در فاصله سالهای 1844 تا 1848 میلادی پلکان اصلی دیوان محاسبات پاله دورسی را با صحنه های تمثیلی جنگ و صلح تزیین کرد. پس از آن نیز نقاشیهای دیواری کلیسای سن - روش پاریس و در فاصله سالهای 1853 تا 1854م. سقف کلیسای سن - فیلیپ - دو -رول مشتمل بر صحنۀ ’هبوط از صلیب’ را در فاصله سالها 1854 تا 1858 میلادی انجام داد. از همه کارهای تزئینی یاد شده به استثنای کار اخیر هیچیک به حال اول باقی نمانده فقط قسمتهایی از تزئینات پاله دورسی در موزۀ لوور نگاهداری شده است. شاسریو در 8 اکتبر سال 1856 میلادی در شهر پاریس درگذشت. شاسریو از نقاشانی بشمار میرود که آثار فراوانی از خود بجای گذاشتند و غالب طرحهای نقاشی او هم اکنون در موزۀ لوور موجود است. پس از مرگ نا بهنگام وی سبک کارش در آثار دوستان و شاگردان او ادامه یافت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استریو
تصویر استریو
صدای استریوفونیک (Stereo یا Stereophonic) در فیلم برداری و صوت برداری به یک فرمت صوتی اشاره دارد که از دو کانال صوتی جداگانه استفاده می کند تا به تماشاگر احساس مکانی ثابت و تجربه ای غنی تر از صدا دهد. در این فرمت، صدا به طور جداگانه از دو نقطه مختلف (کانال های چپ و راست) پخش می شود که این امر به تماشاگر امکان می دهد تا بهتر از مکان ها و حرکات صوتی در فیلم یا نمایش پی ببرد.
مزایا و ویژگی های صدای استریوفونیک:
1. مکانیکی بودن صدا : با استفاده از دو کانال جداگانه، صداها به صورتی که در واقعیت تجسم می شود، از جهت چپ و راست به گوش تماشاگر می رسد. این باعث می شود تجربهٔ شنیداری طبیعی تر و واقعی تری ارائه شود.
2. تجربهٔ غنی تر : صدای استریوفونیک امکان ارائهٔ تفاوت های صوتی در دو طرف گوش تماشاگر را فراهم می کند که باعث می شود تا مکان ها، فضاها و حتی جنبه های احساسی بیشتری به نمایش درآید.
3. کاربردهای گسترده : صدای استریوفونیک در فیلم های سینمایی، فیلم های مستند، تولیدات تلویزیونی و حتی بازی های ویدئویی استفاده می شود. این فرمت به دلیل توانایی ارائهٔ تجربهٔ صوتی غنی تر، جزئیات بیشتر و احساسات عمیق تر، در بسیاری از حوزه های مختلف صوتی-تصویری پرکاربرد است.
4. کیفیت بالا : با توجه به استفاده از دو کانال جداگانه، صدای استریوفونیک به طور کلی کیفیت بهتری نسبت به صدای مونوفونیک (یک کانال) دارد و این به ارائهٔ تجربهٔ شنیداری متمایز و پرکیفیت کمک می کند.
صدای استریوفونیک به عنوان یک استاندارد معمول در صنعت صوتی-تصویری برای ایجاد تجربهٔ صوتی عمیق تر و غنی تر ترکیبی از مکان ها، جزئیات و احساسات بیشتر در فضاهای صوتی مختلف استفاده می شود و به تماشاگران امکان می دهد تا به صورت بیشتری در داستان ها و صحنه هایی که در معرض قرار می گیرند، غرق شوند.
صدایی که به لحاظ بعد، عمق و جهت به صدای طبیعی نزدیک است و می تواند میزان مشارکت تماشاگر در فیلم را بالا ببرد. صدای دالبی دیجیتال و شکل تکامل یافته صدای استریو فونیک است که در این حالت، صدا در شش باند ضبط و پخش می شود
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
(یُ)
مرکز کمون لوار از آروندیسمان رو آن، واقع در کنار رود سرنن دارای 5000 تن جمعیت است. نمایشگاه موسوم به سن فورتونا متعلق به قرن یازدهم میلادی در آن جای دارد. صنعت حریربافی آن مشهور است
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ ری یَ)
مزد و اجر شاکری، ج شاکری بود. (اقرب الموارد). و رجوع به شاکری شود
لغت نامه دهخدا
(کِ ری یَ)
دهی است از بخش حومه سوسنگرد شهرستان دشت میشان واقع در 6 هزارگزی شمال خاوری سوسنگرد و 4 هزارگزی شمال راه عمومی اهواز به سوسنگرد و در ساحل شمالی رود کرخه. دشت و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 300 تن است. آب آن از رود خانه کرخه بوسیلۀ سه موتور آبکش تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و صیفی است، شغل اهالی زراعت وگله داری میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کِ ری یَ)
شاکری. قبیله ای است منسوب به ابن شاکر. (از تاج العروس). شاکریه. منسوب است به شاکر که بطنی است از همدان. (از نساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
یکی از هفت پاره شهر اصفهان بوده است: و در آن وقت اصفهان هفت پاره شهر بود نزدیک بهم، چون مدینه، و آن: شهرستان است و مهرین و شادریه و درام وقه و کهند و جار و همه اصفهان خوانده اند، و بعضی از آن خراب گشت چنانک حمزه الاصفهانی شرح دهد. (مجمل التواریخ و القصص ص 525). رجوع به سارویه شود
لغت نامه دهخدا
نوعی پرنده از تیره گنجشکها که دارای پرهای زیبایی است و مخصوص امریکاست
لغت نامه دهخدا
نوعی از یاسمن و نسترن. (دزی ج 1 ص 239)
لغت نامه دهخدا
یکی از دو متکلم کتاب بهارث در بغود گیتا که جزئی از مهابهارت میباشد. ماهوره شهری است که باسدیو در آنجا متولد شده است. (قانون مسعودی). در کتاب گیتا که جزئی از کتاب بهارث میباشد، آنچه میان باسدیو و ’ارجن’ رفته ذکر شده است. (تحقیق ماللهند، ص 14). همچنین رجوع به فهرست تحقیق ماللهند شود
لغت نامه دهخدا
(قَ سَ کَ دَ)
مدرکیت. کیفیت شاعر بودن و آگاه بودن: و لیست جزاء لانائیتک فیبقی الجزء الاّخر مجهولاً حینئذ اذا کان وراء المدرکیه و الشاعریه، فیکون مجهولاً، و لایکون من ذالک التی شعورها لم یزد علیها. (مجموعۀ دوم مصنفات شیخ اشراق، حکمت اشراق ص 112)
لغت نامه دهخدا
ازپارسی، جمع شاکری، چاکران، مزدچاکری، شیربا گوشت وشیر پخته، دشنه کج
فرهنگ لغت هوشیار
((اِ تِ یُ))
نوعی دستگاه صوتی که توانایی پخش یا ضبط صدا را در دو یا چند جهت دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استریو
تصویر استریو
ستيريو
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از استریو
تصویر استریو
Stereophonic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stéréophonique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofonico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از استریو
تصویر استریو
اسٹیریو
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از استریو
تصویر استریو
стереофонический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereophonisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استریو
تصویر استریو
стереофонічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofoniczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استریو
تصویر استریو
立体声的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از استریو
تصویر استریو
স্টিরিও
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از استریو
تصویر استریو
estereofónico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofoniki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofonik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از استریو
تصویر استریو
스테레오
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از استریو
تصویر استریو
ステレオ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از استریو
تصویر استریو
סטריאו
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از استریو
تصویر استریو
estereofônico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofonik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از استریو
تصویر استریو
สเตอริโอ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از استریو
تصویر استریو
stereofonisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از استریو
تصویر استریو
स्टीरियो
دیکشنری فارسی به هندی