آنچه از خواسته و کالا که مال انسان باشد، سرمایه، ثروت، تمول، وزارتخانه یا اداره ای که مالیات ها را وصول می کند و به امور درآمد و هزینۀ کشور رسیدگی می کند، مالیه، نوعی از پارچۀ ابریشمی موج دار
آنچه از خواسته و کالا که مال انسان باشد، سرمایه، ثروت، تمول، وزارتخانه یا اداره ای که مالیات ها را وصول می کند و به امور درآمد و هزینۀ کشور رسیدگی می کند، مالیه، نوعی از پارچۀ ابریشمی موج دار
مربوط به باران مثلاً روز بارانی، کنایه از دارای اشک مثلاً چشم بارانی، دارای باران، لباسی که آب در آن نفوذ نمی کند و هنگام باریدن برف و باران بر تن می کنند
مربوط به باران مثلاً روز بارانی، کنایه از دارای اشک مثلاً چشم بارانی، دارای باران، لباسی که آب در آن نفوذ نمی کند و هنگام باریدن برف و باران بر تن می کنند
منسوب به شهر شیراز، (ناظم الاطباء)، از مردم شیراز، لهجۀ مردم شیراز، (فرهنگ فارسی معین)، - مثل شیرازیها، با گفتاری تهی بالان و نازان، (یادداشت مؤلف)، ، قسمی انگور، (یادداشت مؤلف)
منسوب به شهر شیراز، (ناظم الاطباء)، از مردم شیراز، لهجۀ مردم شیراز، (فرهنگ فارسی معین)، - مثل شیرازیها، با گفتاری تهی بالان و نازان، (یادداشت مؤلف)، ، قسمی انگور، (یادداشت مؤلف)
دهی است از بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان، سکنۀ آن 180 تن، آب آن از چشمه، صنایع دستی آنجا قالیچه و گلیم و جاجیم بافی، ساکنان از طایفۀ چرام، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6) دهی است از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه، سکنۀ آن 270 تن، آب آن ازرود خانه قره سو، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان، سکنۀ آن 180 تن، آب آن از چشمه، صنایع دستی آنجا قالیچه و گلیم و جاجیم بافی، ساکنان از طایفۀ چرام، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6) دهی است از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه، سکنۀ آن 270 تن، آب آن ازرود خانه قره سو، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
برآمدن آفتاب، دمیدن روشنایی، تابندگی، روشن شدن، روشن کردن روشنگری، گشسب روشن گشت دبستانی در فلسفه که بنیاد گذار آن سهروردی است و آن شناخت از راه بینش است روشنداری منسوب به اشراف: جنبه اشرافی یا حکومت اشرافی. حکومت نجبا
برآمدن آفتاب، دمیدن روشنایی، تابندگی، روشن شدن، روشن کردن روشنگری، گشسب روشن گشت دبستانی در فلسفه که بنیاد گذار آن سهروردی است و آن شناخت از راه بینش است روشنداری منسوب به اشراف: جنبه اشرافی یا حکومت اشرافی. حکومت نجبا