- شادبانو (دخترانه)
- بانوی شاد
معنی شادبانو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
شه بانو (همسر شاه)، ملکه، بانوی شهر، نام یکی از دختران یزدگرد پادشاه ساسانی و همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع)
ابتهاج
همچون بادبان بودن و عمل کردن مجازا بسرعت بردن، کشتی رانی
پارسی تازی شگته شاهبانگ اسپرغم بیابانی
از روی خوشحالی و شادی
شادی خوشی خوشحالی سرور
شاد شادان خوشحال، از روی شادی باخوشحالی. جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
سراپرده که در قدیم پیش در خانه و ایوان پادشاهان و امیران میکشیدند، خیمه چادر، پرده بزرگ مانند پامیانه، سایبان، فرش منقش بساط گرانمایه، زیر کنگره های عمارت و سردر خانه، لحنی از الحان باربدی، سدی که بر رود و نهر بندند: شادروان شوشتر، فواره (باین معنی در عربی و ترکی مستعمل است)، اصل بنیاد اساس
شش سیاره: زحل مشتری مریخ زهره عطارد قمر (در نظر قدما)
شادی و خوشی، خوشحالی، برای مثال غم و شادمانی نماند ولیک / جزای عمل ماند و نام نیک (سعدی۱ - ۷۲)
بانوی شهر، بانوی بزرگ، ملکه
از روی شادی و خوشحالی، توام با شادی، جشنی که از روی شادی و نشاط می گیرند، ساز و دهلی که در جشن و شادمانی می نوازند، مژدگانی
شادمان، خوشحال، خوش وخرم، برای مثال در این گیتی سراسر گر بگردی / خردمندی نیابی شادمانه (شهیدبلخی - شاعران بی دیوان - ۳۶) ، بر آنچه داری در دست شادمانه مباش / وز آنچه از کف تو رفت از آن دریغ مخور (ناصرخسرو - ۲۶۸) ، توام با شادی و خوشحالی، جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
منظور ماه و پنج سیارۀ عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل است، شش خاتون، شش عروس، شش بانوی پیر
شادروان، پردۀ بزرگی که در قدیم جلو بارگاه سلاطین می کشیدند، سراپرده، شادوان، شاروان، شادربان، پیشگاه کاخ و بارگاه
دختری که بشوهرنرفته باشد، زن شوهرداری که ازعهده خانه داری نیک برنیاید: (وازدست زن نادوست ناکدبانوبگریز که گفته اند کدخدا رود بود و کدبا نوبند)
Breezy
Jolliness, Joyousness
Cheerfully, Jollily, Jovially, Joyfully, Joyously, Jubilantly, Merrily
Perkily
ветреный
весёлость , радость , радость
весело , добродушно , радостно , ликующе
windig