جدول جو
جدول جو

معنی شاجره - جستجوی لغت در جدول جو

شاجره
(جِ رَ)
مؤنث شاجر. ج، شواجر. (ناظم الاطباء). رجوع به شاجر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هاجره
تصویر هاجره
نیمۀ روز، نیمروز، شدت گرما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
باهم نزاع کردن، با یکدیگر خصومت ورزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(صَ)
چریدن اشتر درخت را از نایافت گیاه. (تاج المصادر بیهقی) : شاجر المال مشاجره، درخت چرانیدن شتر را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از محیط المحیط) ، منازعت کردن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از محیط المحیط) (ناظم الاطباء). با کسی خلاف کردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). اختلاف. تشاجر. منازعه. مخاصمه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
(مُ جَ رَ)
منازعه و مناقشه. (ناظم الاطباء). مخاصمه. نزاع. اختلاف. ستیزه. مشاجرت: و آن ایراد قصۀ بود که چه رفته است و چه بوده است و خاص بود به مشاجره و منافره. (اساس الاقتباس ص 580)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاعره
تصویر شاعره
زن شاعر
فرهنگ لغت هوشیار
مونث شاغر بی پدافند (بی دفاع) دژ یا شهرتهی ازنگهبان وسرباز بی نگهبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارجه
تصویر شارجه
بندریست در یکی از شیخ نشینهای خلیج فارس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاجرد
تصویر شاجرد
پارسی تازی شده شاگرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاجره
تصویر تاجره
مونث تاجر زنی که بازرگانی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
اختلاف، ستیزه، مشاجرت، خصومت ورزیدن با یکدیگر، نزاع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
((مُ جمع رَ یا رِ))
با هم نزاع کردن، گفتگوی همراه با پرخاش و ستیز
فرهنگ فارسی معین
اختلاف، بگومگو، جدال، جدل، جنگ، دعوا، ستیز، ستیزه، ستیزگری، کشمکش، نزاع، ستیزیدن، نزاع کردن
متضاد: مصالحه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
دعوى
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
Altercation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
altercation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
altercação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ugomvi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
جھگڑا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
การทะเลาะวิวาท
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
口論
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ריב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
Auseinandersetzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
争执
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
언쟁
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
pertengkaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ঝগড়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
झगड़ा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
alterco
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
altercado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ruzie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
сварка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ссора
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
sprzeczka
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
münakaşa
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی