- شاتون
- فرانسوی ستوندست در خود رو، بچه گربه، نگین دان در گیاهان آلتی در موتور ماشین که حرکت را از پیستون به میل لنگ منتقل میسازد دسته پیستون
معنی شاتون - جستجوی لغت در جدول جو
- شاتون ((تُ))
- آلتی در موتور ماشین که حرکت را از پیستون به میل لنگ منتقل می سازد، دسته پیستون
- شاتون
- ابزاری میله مانند در موتور اتومبیل که حرکت را از پیستون به میل لنگ انتقال می دهد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
خانم، کدبانو، لقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان دختر او را به همسری برگزید، به صورت پسوند همراه بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند نرگس خاتون
چوبدستی که ماموران بکمر میبندند
کوته بالا زن لاتینی تازی گشته گورخرس
خانم و بانو
بانو، بی بی، کدبانو، خانم، زن بزرگمنش، عنوان ترکی و مغولی زنان و دختران خان و خاقان، بانوی عالی نسب، برای مثال باده دهنده بتی بدیع ز خوبان / بچۀ خاتون ترک و بچۀ خاقان (رودکی - ۵۰۶)
بانوی بزرگ زاده، کدبانو، بی بی
چوب دستی از جنس چوب یا پلاستیک که افراد پلیس و نیروی انتظامی به عنوان اسلحۀ سرد به کار می برند
تون گلخن آتون گلخن گرمابه، تنور گچ پز و نان پز، کوره آهک پزان، آتشدان آهنین. تون گلخن آتون گلخن گرمابه، تنور گچ پز و نان پز، کوره آهک پزان، آتشدان آهنین
ترکی نردبان فرانسوی دز کوشک کاخ
بافنده
تون، گلخن، گلخن گرمابه، تنور گچ پز و نان پز، کوره آهک پزان، آتشدان آهنین