جدول جو
جدول جو

معنی شاتنیره - جستجوی لغت در جدول جو

شاتنیره
(تِ یِ رُ)
لا، مرکز کمون وانده جزو آروندیسمان فونتنه لو - کنت دارای 1850 نفر جمعیت است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ قُ رَ)
حصنی از اعمال تدمیر. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
یکی از شهرهای هندوستان است و درین شهر امیر تیمور ده هزار تن را قتل عام کرد، (از سعدی تا جامی براون ترجمه حکمت ص 221)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان غار، بخش ری شهرستان تهران، واقع در چهارده هزارگزی باختر ری، سرراه شوسۀ رباط کریم، در جلگه ای معتدل واقع است. جمعیت آن 273 نفر است که دارای مذهب شیعه و زبان فارسی اند. با آب قنات آبیاری میشود. محصولات آن عبارتند ازغلات و صیفی و چغندرقند. شغل اهالی آن زراعت است. راه ماشین رو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 123)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
مؤنث شاتی، سرد: غداه شاتیه، صبح سرد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شِنْ نی رَ)
به معانی شنیر. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به شنیر شود
لغت نامه دهخدا
(تِ یُ رِ)
فاطمه، دختر امام حسن (ع) و همسر امام سجاد (ع) و مادر امام محمد باقر (ع) بود. (از ریحانه الادب ج 6 ص 226). و رجوع بهمین کتاب و تذکرهالخواتین ص 58 و خیرات حسان ج 1 ص 154 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مستنیره
تصویر مستنیره
مونث مستنیر، جمع مستنیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانیه
تصویر شانیه
رزمناو
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است با برگ های کنگره ای
فرهنگ گویش مازندرانی
گرما و حرارت برخاسته از آتش، لهیب آتش
فرهنگ گویش مازندرانی