جدول جو
جدول جو

معنی شائکه - جستجوی لغت در جدول جو

شائکه
(ءِ کَ)
رجوع به جهودانه شود
لغت نامه دهخدا
شائکه
(ءِ کَ)
تأنیث شائک. شجره شائکه، درخت خارناک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
شائکه
مونث شائک خاردار تیغ دار خارناک
تصویری از شائکه
تصویر شائکه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شائبه
تصویر شائبه
عیب، آلودگی، آمیختگی، شک و گمان
فرهنگ فارسی عمید
(ءِ کَ)
زن گول بی خرد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
خاردار. (اقرب الموارد). ج، شاکه. (اقرب الموارد) شجر شائک السلاح، شاکی السلاح. رجوع به نشوءاللغه ص 16و لغت شاکی شود، رجل شائک السلاح، ای ذوشوکه وحده فی سلاحه و یقال ایضاً شاک السلاح بالتشدید. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(ءِ هْ)
رجل شائه البصر، مرد تیزبینائی. (منتهی الارب) ، حاسد. ج. شوّه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(ءِ کَ)
تأنیث بائک. فربه. فربی: ناقه بائکه، شتر فربه. ج، بوائک
لغت نامه دهخدا
(ذِ کَ)
این کلمه برای زوائد نباتی (پیچک گیاه، ریشه های چنگکی، زائدۀ برگ، پرز گیاه و غیره) بکار میرود. (دزی ج 1 ص 715) ، به ضمائم و زوائد گوناگون اندامهای مولدۀ برخی از قارچها (قارچ مو) اطلاق میشود. (دزی ج 1 ص 715)
لغت نامه دهخدا
(لَ کِ)
دهی از بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش. دارای 188 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن برنج، پشم، لبنیات و ابریشم است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(ءِ بَ)
قذر. دنس. ج، شوائب. (از اقرب الموارد). چرک. (مقدمۀ لغت میر سید شریف جرجانی) ، آمیختگی. (آنندراج). آمیزش. (منتهی الارب) ، آمیزش چیز بد در چیز بهتر. (غیاث). آلودگی. (منتهی الارب) ، عیب. (از اقرب الموارد) ، حادثۀ دوران. (لغت نامۀ مقامات حریری). هول. (اقرب الموارد). و رجوع به شائب و شایبه شود
لغت نامه دهخدا
(یِ کَ)
شائکه. مؤنث شائک، درخت خارناک. (دهار). رجوع به شائکه شود
لغت نامه دهخدا
(یِ کَ)
خاری است که صمغ آن را عنزروت خوانند و در مرهمها بکار برند. (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). رجوع به جهودانه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شائک
تصویر شائک
خاردار، تیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاکه
تصویر شاکه
جمع شائک، خاردارها تیزها شاکه خارزار خارستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائه
تصویر شائه
رشک برنده، تیزبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایکه
تصویر شایکه
مونث شائک خاردار تیغ دار خارناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائبه
تصویر شائبه
عیب، چرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائعه
تصویر شائعه
مونث شائع سرت برزبانی چکاچک درو
فرهنگ لغت هوشیار
گونه ای شلتوک که برنج آن دارای رگه های سرخ رنگ است
فرهنگ گویش مازندرانی