جدول جو
جدول جو

معنی سیومیا - جستجوی لغت در جدول جو

سیومیا
ابر سیاه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوفیا
تصویر سوفیا
(دخترانه)
سوفیه نام پایتخت بلغارستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سومیا
تصویر سومیا
(دخترانه)
محبوب، دوست داشتنی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سونیا
تصویر سونیا
(دخترانه)
خرد، عقل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامیا
تصویر سامیا
(پسرانه)
نام ماه یازدهم از سال ایرانیان در زمان هخامنشیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سومیتا
تصویر سومیتا
(دخترانه)
لطف و محبت، مهربانی
فرهنگ نامهای ایرانی
در قدیم صاحبان این علم برای حروف طبایعی مرموز قائل شده و مدعی بودند که به وسیلۀ حروف و اسما می توان در عالم طبیعت تصرف کردن یا آنکه در قوۀ تخیل و تصور دیگران نفوذ کرد و چیزهایی را که وجود ندارد در نظر آنان مجسم ساخت، علم حروف، علم اسرار حروف، علم طلسم و جادو، علم مجسم ساختن چیزهای موهوم در نظر دیگران، چشم بندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیومیت
تصویر قیومیت
قیوم بودن، قائم به ذات بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میومیو
تصویر میومیو
صدای گربه، مومو
فرهنگ فارسی عمید
(یُ یُ)
حکایت مکرر صوت گربه. حکایت آواز گربه. اسم صوت گربه. بانگ گربه. مومو. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مومو شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
اسم یونانی صابون است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
قیوم بودن. قائم بالذات بودن. (فرهنگ فارسی معین) : هرچه در عقل محال است، اﷲ بر آن قادر بر کمال است و در قدرت بی احتیال است، و در قیومیت بی گشتن حال است. (فرهنگ فارسی معین از کشف الاسرار ج 2 ص 507)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
شادی و فریاد روز جنگ. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
نشان، علامت، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
اشاره کننده و رمزگوینده را خوانند، یعنی شخصی که چیزها را به ایما و اشاره خاطرنشان کند، (برهان)، رمزگوی، کنایه گوی، مثال گوی که به رمز و مثال مطلبی به مریدان تعلیم کند که فارسیان گویند زردشت حکیم در اظهار حقایق و ابراز دقایق این شیوه داشته، (آنندراج) (از انجمن آرا)، ظاهراً ازبرساخته های فرقۀ آذرکیوان است، رجوع به سیم شود
لغت نامه دهخدا
(یُ)
شهری به اتازونی (ایلینویز). دارای 105000 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(یُ)
از خطه های باستانی شبه جزیره بالکان است و آن عبارت بوده است از قسمت شمال شرقی مقدونیه و قسمت شمال غربی تراکیه یعنی جهات اسکوب و صوفیه. اهالی آن از اقوام پلاسگ بوده اند و درحال توحش می زیسته و بدلاوری و جسارت بسیار شهرت داشته و با اینکه فیلیپ و اسکندر مقدونی آنان را تحت تبعیت خود درآورده بودند باز از پادشاه خود دست نمیکشیدند. از همان زمان پیونیا جزء مقدونیه شد و در زمان تشکیل امپراطوری شرق این سرزمین یکی از دو ایالتی بودکه مقدونیه را بوجود می آورد. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
در تاریخ قدیم یونان بر سرزمین های مختلف اطلاق شده است، لکن ایونیای حقیقی یکی از ممالک قدیمی آسیای صغیر بین خلیج ازمیر و ماندلیا و مسکن مهاجرین یونانی بوده است. مردم ایونیا به هوش و جسارت مشهور بودند و خود در سواحل دریای لاس و دریای سیاه مهاجرنشین هایی تأسیس کردند. (تعلیقات تمدن قدیم ترجمه نصرالله فلسفی). رجوع به ایونی و ایونیه شود
لغت نامه دهخدا
علم سیمیا، علم طلسم که از آن انتقال روح در بدن دیگری کنند و به هر شکل که خواهند درآید و چیزهای موهوم در نظر آرند که در حقیقت وجود آنها نباشد، (غیاث اللغات) (آنندراج)، عبارت است از علم به اموری که انسان متمکن شود بدان از اظهار آنچه مخالف عادت بود مانع آنچه موافق آن باشد و قسمی در علوم سامیه است، (از نفایس الفنون)، علمی است که بدان تسخیر جن میشود، (بحر الجواهر)، یکی از علوم خفیه و از علوم محتجبه قدما است، و آن عبارت است از علم به اموری که انسان متمکن شود بدان از اظهار آنچه مخالف عادت بود یا منع آنچه موافق عادت، (فرهنگ فارسی معین)، ’علم’ خواص و اسرار حروف، مدعیان وقوف بر این ’علم’ برای حروف طبایع (آتشی، آبی و خاکی) مرموز قائل بودند و چون اسماء مرکب از حروف است، همین طبایع و اسرار را در اسماء ساری میدانستند و مدعی بودند که بوسیلۀ حروف و اسماء میتوان در عالم طبیعت تصرف کرد، از صاحب نظران در سیمیا یا علم حروف و اسماءابن العربی و بونی را میتوان نام برد که نتیجه و ثمرۀ سیمیا را تصرف کردن نفوس ربانی در عالم طبیعت میدانستند به یاری اسماءالحسنی و کلمات الهی که از حروف ناشی میشود، (از دائره المعارف فارسی) :
جادویی کردت کسی یا سیمیاست
یا خلاف طبع تو از بخت ماست،
مولوی،
کیمیاسازیست چبود کیمیا
معجزه بخش است چبود سیمیا،
مولوی،
، بلاغت، فصاحت، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بَیْ یو می یَ)
طریقتی است که مؤسس آن علی بن حجازی بن محمد بیومی (1108 هجری قمری) بوده و خود از پیروان طریقۀ قادریه بوده است و این فرقه در جده و مکه و فرات و سند تکایایی دارد و تکیۀ اصلی آنان در قریه ای نزدیک شهر قاهره است و ذکر پیروان این طریقت ’یا الله ’ است با فرود آوردن سر و گذاردن دستها بر روی سینه هایشان. (دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
(نُ)
لالۀ کوهی. شقیقهالنعمان
لغت نامه دهخدا
تصویری از میومیو
تصویر میومیو
صدای گربه
فرهنگ لغت هوشیار
چون قیومی درتازی نیامده خودایستایی خود پایابی قیوم بودن قائم بالذات بودن: هر چه در عقل محالست الله بر آن قادر بر کمالست و در قدرت بی احتیالست و در قیمومیت بی گشتن حالست
فرهنگ لغت هوشیار
تازی گشته از عبری واتراز شناسی دانستن رازوات ها (حروف)، تردستی چشم بندی، نشان نشانه، شکوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیورمیش
تصویر سیورمیش
ترکی جنگبانگ شادی و فریاد روز جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از علوم خفیه و از علوم خمسه محتجبه قدماست و آن عبارت است از علم به اموری که انسان متمکن شود بدان از اظهار آن چه مخالف عادت بود یا منع آن چه موافق عادت باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیورمیش
تصویر سیورمیش
شادی و فریاد روز جنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیمیا
تصویر سیمیا
علم حروف، علم طلسم و جادو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیومیت
تصویر قیومیت
سرپرستی
فرهنگ واژه فارسی سره
جدایی، متارکه طلاق
فرهنگ گویش مازندرانی
موم سیاه
فرهنگ گویش مازندرانی
گل سیاه، این واژه گاه در مقام توهین و نفرین به افراد سیه
فرهنگ گویش مازندرانی
سیاه دانه
فرهنگ گویش مازندرانی
از ماه های تبری مطابق با مرداد ماه
فرهنگ گویش مازندرانی
موم سیاه
فرهنگ گویش مازندرانی