نوعی از گیاه باشد مانند قرهالعین و پیوسته در آب روید و آنرا به عربی حرف الماء خوانند خوردنش ادرار آورد. (برهان) (آنندراج). سوسنبر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به لکلرک 2 ص 312 شود
نوعی از گیاه باشد مانند قرهالعین و پیوسته در آب روید و آنرا به عربی حرف الماء خوانند خوردنش ادرار آورد. (برهان) (آنندراج). سوسنبر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به لکلرک 2 ص 312 شود
گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای نوعی ساقه خزنده هوایی و ساقه زیرزمینی است و این ساقه در فواصل ریشه تولید کرده در مقابلش یک ساقه هوایی خارج میشود و به این ترتیب گیاه تکثیر می یابد برگهایش متقابل بیضوی نوک تیز دندانه دار و کمی پوشیده از کرک به درازی 4 تا 7 سانتیمتر و به عرض 2 تا 3 سانتیمتر است. ساقه سوسنبر مانند نعناع چهار گوش است و از حیث رنگ مایل به بنفش یا مایل به ارغوانی است. رنگ گلها قرمز یا کم و بیش ارغوانی مایل به بنفش است نعناع طبی آس بویه سیسنبر
گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای نوعی ساقه خزنده هوایی و ساقه زیرزمینی است و این ساقه در فواصل ریشه تولید کرده در مقابلش یک ساقه هوایی خارج میشود و به این ترتیب گیاه تکثیر می یابد برگهایش متقابل بیضوی نوک تیز دندانه دار و کمی پوشیده از کرک به درازی 4 تا 7 سانتیمتر و به عرض 2 تا 3 سانتیمتر است. ساقه سوسنبر مانند نعناع چهار گوش است و از حیث رنگ مایل به بنفش یا مایل به ارغوانی است. رنگ گلها قرمز یا کم و بیش ارغوانی مایل به بنفش است نعناع طبی آس بویه سیسنبر
گیاهی شبیه نعناع، با برگ های خوش بو، گل های سفید مایل به سرخی و تخم های ریز شبیه تخم ریحان که در قدیم آن را برای معالجۀ عقرب گزیده به کار می بردند عبس، سوسنبر، سه سنبل، هرفولیون، برای مثال بوی سیسنبر از حرارت خویش / عقرب چرخ را گداخته نیش (نظامی۴ - ۷۱۴)، ریخته نوش از دم سیسنبری / بر دم این عقرب نیلوفری (نظامی۱ - ۹)
گیاهی شبیه نعناع، با برگ های خوش بو، گل های سفید مایل به سرخی و تخم های ریز شبیه تخم ریحان که در قدیم آن را برای معالجۀ عقرب گزیده به کار می بردند عَبس، سوسَنبَر، سِه سُنبُل، هَرفولیون، برای مِثال بوی سیسنبر از حرارت خویش / عقرب چرخ را گداخته نیش (نظامی۴ - ۷۱۴)، ریخته نوش از دم سیسنبری / بر دم این عقرب نیلوفری (نظامی۱ - ۹)
چوب شونیز است یعنی ساق بوتۀ سیاه دانه، بعضی گویند سیسارون قلقاس است و آن رستنیی باشد در آب، و برگ آن ببرگ کدو مانند است، (برهان) (آنندراج)، ابن ماسویه و امین الدوله گویند چوب سوس است که به فارسی تلخه گویند، (از تحفۀ حکیم مؤمن)، قلقاس گویند و دوایی است مجهولهالماهیه، (فهرست مخزن الادویه)، لکلرک در ترجمه ابن بیطار آنرا مرادف با ساقۀ ’سیاه دانه’ و نیز مرادف با ’شقاقل’ دانسته است و مؤلف برهان آنرا چوب شونیز (ساقۀ بوتۀ سیاه دانه) و همچنین قلقاس (لوف) نوشته است، (فرهنگ فارسی معین)
چوب شونیز است یعنی ساق بوتۀ سیاه دانه، بعضی گویند سیسارون قلقاس است و آن رستنیی باشد در آب، و برگ آن ببرگ کدو مانند است، (برهان) (آنندراج)، ابن ماسویه و امین الدوله گویند چوب سوس است که به فارسی تلخه گویند، (از تحفۀ حکیم مؤمن)، قلقاس گویند و دوایی است مجهولهالماهیه، (فهرست مخزن الادویه)، لکلرک در ترجمه ابن بیطار آنرا مرادف با ساقۀ ’سیاه دانه’ و نیز مرادف با ’شقاقل’ دانسته است و مؤلف برهان آنرا چوب شونیز (ساقۀ بوتۀ سیاه دانه) و همچنین قلقاس (لوف) نوشته است، (فرهنگ فارسی معین)
پهلوی ’سیسیمبر’ طبری ’سرسم’. رجوع به لکلرک 2 ص 309 شود. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سبزیی است میان پودنه و نعناع زیرا که پودنه را چون دست نشان کنند سیسنبر شود و چون سیسنبر را دست نشان کنند نعناع گردد، و بوی آن تند و تیز میباشد و در دواها بکار برند و بر گزندگی زنبور و عقرب مالند، فایده کند و آنرا به عربی نمام خوانند و نمام الملک هم میگویند. (برهان) (از غیاث) (آنندراج). گیاهی است خوشبو که در آب روید نمام هم میگویند. (منتهی الارب). سوسنبر. (فرهنگ فارسی معین) : راست گفتی برآمد اندر باغ سوسنی از میان سیسنبر. فرخی. ز خون کشته کز آن بتکده بدریا راند چو سرخ لاله شد آبی چو سبز سیسنبر. فرخی. چون چغز گشت بنا گوش چو سیسنبر تو چند تازی پس این پیرزن زشت چغاز. ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 202). گر در شوی بخانه ش بر خاکت شمشاد و لاله روید وسیسنبر. ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 148). کلک مفتول کرد زلف ترا برشکستش بهم چو سیسنبر. مسعودسعد. همه کوه چون تخت گوهرفروش ز سیسنبر و لاله و پیلغوش. اسدی. و در ترقب قدوم تو اعضا و اجزا چون سیسنبر همه گوش گشته. (سندبادنامه). بوی سیسنبر از حرارت خویش عقرب چرخ را گداخته نیش. نظامی
پهلوی ’سیسیمبر’ طبری ’سرسم’. رجوع به لکلرک 2 ص 309 شود. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سبزیی است میان پودنه و نعناع زیرا که پودنه را چون دست نشان کنند سیسنبر شود و چون سیسنبر را دست نشان کنند نعناع گردد، و بوی آن تند و تیز میباشد و در دواها بکار برند و بر گزندگی زنبور و عقرب مالند، فایده کند و آنرا به عربی نمام خوانند و نمام الملک هم میگویند. (برهان) (از غیاث) (آنندراج). گیاهی است خوشبو که در آب روید نمام هم میگویند. (منتهی الارب). سوسنبر. (فرهنگ فارسی معین) : راست گفتی برآمد اندر باغ سوسنی از میان سیسنبر. فرخی. ز خون کشته کز آن بتکده بدریا راند چو سرخ لاله شد آبی چو سبز سیسنبر. فرخی. چون چغز گشت بنا گوش چو سیسنبر تو چند تازی پس این پیرزن زشت چغاز. ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 202). گر در شوی بخانه ش بر خاکت شمشاد و لاله روید وسیسنبر. ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 148). کلک مفتول کرد زلف ترا برشکستش بهم چو سیسنبر. مسعودسعد. همه کوه چون تخت گوهرفروش ز سیسنبر و لاله و پیلغوش. اسدی. و در ترقب قدوم تو اعضا و اجزا چون سیسنبر همه گوش گشته. (سندبادنامه). بوی سیسنبر از حرارت خویش عقرب چرخ را گداخته نیش. نظامی
مارکوس تولیوس لاتینی کیکرو. خطیب و سیاستمدار نامدار رومی (متولد نزدیک آرپی نیوم 106 و متوفی 43 قبل از میلاد). وی در آغاز جوانی شعر می سرود و بترجمه ادبیات یونانی سرگرم بود. در ضمن به آموختن فنون نظامی پرداخت. و از هفده سالگی در جنگهاشرکت جست و بعدها مدت دو سال بسیاحت مشرق گذرانید ودر این سفر فلسفه و علوم ادبی را از فاضلان مشهور زمان فراگرفت در سال 77 قبل از میلاد به رم بازگشت. وی در 63 قبل از میلاد وارد میدان سیاست شد و به مقام کنسولی نایل آمد و خطابه های بلیغ در مدح و ذم اشخاص ایراد کرد. یولیوس قیصر چون بهیچ وسیله نتوانست او را با خود همراه کند بدشمنی وی برخاست، او را بجلای وطن مجبور ساخت. ازآن پس سیسرون پیوسته با امواج حوادث کشور خود بالا وپایین میرفت تا سرانجام در سال 43 قبل از میلاد سر خویش را در سودای سیاست از دست داد. سیسرون گذشته از نطقهای مشهور کتابهای بسیار در معانی و بیان، فلسفه و اجتماعات نوشته که اگرچه غالباً ملهم از متفکران یونانی است، لیکن چنان فصیح و شیوا برشتۀ تحریر درآمده که از سرمایه های بزرگ ادبی جهان بشمار میرود. وی متمایل به حکمت آکادمی است، اما در اخلاق شیوۀ رواقیان داردو در واقع از التقاطیون است. (فرهنگ فارسی معین)
مارکوس تولیوس لاتینی کیکرو. خطیب و سیاستمدار نامدار رومی (متولد نزدیک آرپی نیوم 106 و متوفی 43 قبل از میلاد). وی در آغاز جوانی شعر می سرود و بترجمه ادبیات یونانی سرگرم بود. در ضمن به آموختن فنون نظامی پرداخت. و از هفده سالگی در جنگهاشرکت جست و بعدها مدت دو سال بسیاحت مشرق گذرانید ودر این سفر فلسفه و علوم ادبی را از فاضلان مشهور زمان فراگرفت در سال 77 قبل از میلاد به رم بازگشت. وی در 63 قبل از میلاد وارد میدان سیاست شد و به مقام کنسولی نایل آمد و خطابه های بلیغ در مدح و ذم اشخاص ایراد کرد. یولیوس قیصر چون بهیچ وسیله نتوانست او را با خود همراه کند بدشمنی وی برخاست، او را بجلای وطن مجبور ساخت. ازآن پس سیسرون پیوسته با امواج حوادث کشور خود بالا وپایین میرفت تا سرانجام در سال 43 قبل از میلاد سر خویش را در سودای سیاست از دست داد. سیسرون گذشته از نطقهای مشهور کتابهای بسیار در معانی و بیان، فلسفه و اجتماعات نوشته که اگرچه غالباً ملهم از متفکران یونانی است، لیکن چنان فصیح و شیوا برشتۀ تحریر درآمده که از سرمایه های بزرگ ادبی جهان بشمار میرود. وی متمایل به حکمت آکادمی است، اما در اخلاق شیوۀ رواقیان داردو در واقع از التقاطیون است. (فرهنگ فارسی معین)
گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای نوعی ساقه خزنده هوایی و ساقه زیرزمینی است و این ساقه در فواصل ریشه تولید کرده در مقابلش یک ساقه هوایی خارج میشود و به این ترتیب گیاه تکثیر می یابد برگهایش متقابل بیضوی نوک تیز دندانه دار و کمی پوشیده از کرک به درازی 4 تا 7 سانتیمتر و به عرض 2 تا 3 سانتیمتر است. ساقه سوسنبر مانند نعناع چهار گوش است و از حیث رنگ مایل به بنفش یا مایل به ارغوانی است. رنگ گلها قرمز یا کم و بیش ارغوانی مایل به بنفش است نعناع طبی آس بویه سیسنبر
گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای نوعی ساقه خزنده هوایی و ساقه زیرزمینی است و این ساقه در فواصل ریشه تولید کرده در مقابلش یک ساقه هوایی خارج میشود و به این ترتیب گیاه تکثیر می یابد برگهایش متقابل بیضوی نوک تیز دندانه دار و کمی پوشیده از کرک به درازی 4 تا 7 سانتیمتر و به عرض 2 تا 3 سانتیمتر است. ساقه سوسنبر مانند نعناع چهار گوش است و از حیث رنگ مایل به بنفش یا مایل به ارغوانی است. رنگ گلها قرمز یا کم و بیش ارغوانی مایل به بنفش است نعناع طبی آس بویه سیسنبر