معنی سیرچکله - جستجوی لغت در جدول جو

(کَلْ لَ)

محلی در گناباد. مردم بدانجا نذورات برند و مقبره ای است اما معلوم نیست که مدفن کیست

(کُ لِ)

دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. دارای 447 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)

(تَ)

نفی بلد کردن. تبعید کردن. اخراج کردن. (دزی ج 1 ص 650)

سیر بدون ساقه

از توابع کالج نوشهر

چشمه ای در روستای یخکش بهشهر

نوعی روی هم چیدن دسته های برنج در خرمن که شبیه اهرم است

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما