حجاب. نقاب. روبنده. خصوصاً روی پوش چین دار سرخ رنگی از پارچه های نفیس که بر سر عروس می اندازند. (ناظم الاطباء) : الاختمار، سیرش برافکندن خود را. (تاج المصادر بیهقی)
حجاب. نقاب. روبنده. خصوصاً روی پوش چین دار سرخ رنگی از پارچه های نفیس که بر سر عروس می اندازند. (ناظم الاطباء) : الاختمار، سیرش برافکندن خود را. (تاج المصادر بیهقی)
گیاهی از تیرۀ سوسنی ها، دارای ساقۀ کوتاه، برگ های دراز نوک تیز، گل های خوشه ای و ریشۀ ضخیم که آن را پس از خشک کردن آرد می کنند و برای چسباندن کاغذ و بعضی چیزهای دیگر به کار می برند
گیاهی از تیرۀ سوسنی ها، دارای ساقۀ کوتاه، برگ های دراز نوک تیز، گل های خوشه ای و ریشۀ ضخیم که آن را پس از خشک کردن آرد می کنند و برای چسباندن کاغذ و بعضی چیزهای دیگر به کار می برند
دوال از پوست شکار که از آن بند شمشیر و خنجر درست کنند، تسمه، برای مثال برای مصلحت کار دوستان تو هردم / زمانه برکشد از پشت دشمنان تو سیرم (ابن یمین - ۱۳۴)
دوال از پوست شکار که از آن بند شمشیر و خنجر درست کنند، تسمه، برای مِثال برای مصلحت کار دوستان تو هردم / زمانه برکشد از پشت دشمنان تو سیرم (ابن یمین - ۱۳۴)
جرفادقانی. مردی خوش طبع و در مراتب نظم قدرتی تمام داشته و در خدمت امام قلیخان حاکم فارس بسر میبرد و در هزالی اشعار نیکو دارد: لب بر لب معشوقه نه و سینه به سینه کز کام گذشتن روش عهد قدیم است. مولانا سیری قطعه ای گفته و به میرزا فصیحی فرستاده و در سفر حجاز وفات یافته. این قطعه از اوست: ای آنکه ببازار سخن طبع منیرت بگشوده بهم چشمۀ خورشید دکان را بیتی ز تو افتاده در افواه خلایق کآن بیت دهد چاشنی قند دهان را لیک اهل نفاقش بهم از روی تمسخر گویند که این بیت بلندی است فلان را. (از آتشکدۀ آذر چ شهیدی ص 212). رجوع به تذکرۀ نصر آبادی ص 269 و 270 شود
جرفادقانی. مردی خوش طبع و در مراتب نظم قدرتی تمام داشته و در خدمت امام قلیخان حاکم فارس بسر میبرد و در هزالی اشعار نیکو دارد: لب بر لب معشوقه نه و سینه به سینه کز کام گذشتن روش عهد قدیم است. مولانا سیری قطعه ای گفته و به میرزا فصیحی فرستاده و در سفر حجاز وفات یافته. این قطعه از اوست: ای آنکه ببازار سخن طبع منیرت بگشوده بهم چشمۀ خورشید دکان را بیتی ز تو افتاده در افواه خلایق کآن بیت دهد چاشنی قند دهان را لیک اهل نفاقش بهم از روی تمسخر گویند که این بیت بلندی است فلان را. (از آتشکدۀ آذر چ شهیدی ص 212). رجوع به تذکرۀ نصر آبادی ص 269 و 270 شود
عدم رغبت به طعام و شراب، ضد گرسنگی و ضد تشنگی. پری و سرشاری. (ناظم الاطباء). مقابل گرسنگی. شبع: ولیکن ازسر سیری بود اگر قومی بتره بازفروشند من و سلوی را. ظهیرالدین فاریابی. ایزدتعالی گندم غذای (آدم کرد هرچند از وی میخورد سیری نیافت. (نوروزنامه). یکی از حکما پسر را نهی کرد از بسیار خوردن که سیری مردم را رنجور کند. (گلستان). از گلوی خود ربودن وقت حاجت همت است ورنه هر کس وقت سیری پیش سگ نان افکند. صائب. ، مجازاً، بی نیازی. استغناء: بسا کسا که ندیم حریره و بره است و بس کس است که سیری نیاید از ملکش. ابوالمؤید بلخی. نیابی همی سیری از کارزار کمربند ببسیچ وسر برمخار. فردوسی. چگونه ست کز حرب سیری نیایی چگونه که بر جای هرگز نپایی. زینبی
عدم رغبت به طعام و شراب، ضد گرسنگی و ضد تشنگی. پری و سرشاری. (ناظم الاطباء). مقابل گرسنگی. شبع: ولیکن ازسر سیری بود اگر قومی بتره بازفروشند من و سلوی را. ظهیرالدین فاریابی. ایزدتعالی گندم غذای (آدم کرد هرچند از وی میخورد سیری نیافت. (نوروزنامه). یکی از حکما پسر را نهی کرد از بسیار خوردن که سیری مردم را رنجور کند. (گلستان). از گلوی خود ربودن وقت حاجت همت است ورنه هر کس وقت سیری پیش سگ نان افکند. صائب. ، مجازاً، بی نیازی. استغناء: بسا کسا که ندیم حریره و بره است و بس کس است که سیری نیاید از ملکش. ابوالمؤید بلخی. نیابی همی سیری از کارزار کمربند ببسیچ وسر برمخار. فردوسی. چگونه ست کز حرب سیری نیایی چگونه که بر جای هرگز نپایی. زینبی
محل مخصوصی که در آنجا کارهای ورزشی و بازی کردن با حیوانات نمایش داده میشود فرانسوی تاژگاه علف سیر. نمایشهای پهلوانی و بازی با حیوانات و کارهای عجیب و اعمال خنده آور است که جمعی در روی صحنه ای (معمولا مدور) انجام دهند
محل مخصوصی که در آنجا کارهای ورزشی و بازی کردن با حیوانات نمایش داده میشود فرانسوی تاژگاه علف سیر. نمایشهای پهلوانی و بازی با حیوانات و کارهای عجیب و اعمال خنده آور است که جمعی در روی صحنه ای (معمولا مدور) انجام دهند
گیاهی است دارای ساقه های کوتاه و نوک تیز، در بیشتر کوههای ایران میروید، ریشه آنرا پس از خشک کردن آرد کنند و برای چسباندن کاغذ و چیزهای دیگر بمصرف رسانند
گیاهی است دارای ساقه های کوتاه و نوک تیز، در بیشتر کوههای ایران میروید، ریشه آنرا پس از خشک کردن آرد کنند و برای چسباندن کاغذ و چیزهای دیگر بمصرف رسانند