جدول جو
جدول جو

معنی سیربافت - جستجوی لغت در جدول جو

سیربافت
(خوا / خا تَ / تِ)
که نیک و پر بافته باشد: ثوب شبعالغزل، جامۀ سیربافت بسیارریسمان، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ / غِ تَ / تِ)
ریزباف، بافته ای که با تارهای باریک و فاصله کم بافته شده باشد، صفیق، (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
منسوب به سیراف از بلاد فارس، (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
یوسف بن حسن بن عبداﷲ بن مرزبان (330 - 385 هجری قمری)، مردی ادیب بود و در بغداد شهرت فراوان داشت، اصل وی از سیراف فارس است، او راست: ابیات الاستشهادات، شرح ابیات سیبویه، شرح ابیات اصلاح منطق، شرح ابیات المجاز لابی عبداﷲ، (از اعلام زرکلی ج 3 ص 1179)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
زربفت. (فرهنگ فارسی معین). زربافته. به زر بافته: و از آمل گلیم سپید کومش و گلیم دیلمی زربافت و دستارچۀ زربافت گوناگون خیزد. (حدود العالم). رجوع به زربفت و مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
شیلاب، شیل آب، ناحیه ای است در جنوب فارس که از شمال و مشرق ببلوک گله دار (فال قدیم) و از جنوب و مغرب به خلیج فارس و بلوک دشتی محدود است، مرکز آن بندر کنگان در 236 کیلومتری مشرق بندر بوشهر است، سیراف در دورۀ پیش از اسلام یکی از شهرها و بنادر مشهورو معتبر خلیج فارس بود و تا قرنهای سوم و چهارم هجری نیز شهرت داشت، خرابه های آن نزدیک بندر طاهری هنوزباقی است، (فرهنگ فارسی معین)، نام شهری بوده قدیم در کنار دریای فارس، (برهان)، شهری است به فارس و آن بزرگترین سواحل ایشان است و بنای آن از چوب سال است در کمال خوبی و استحکام، (منتهی الارب)، شهری بزرگ و گرمسیر است و هوایی درست دارد و جای بازرگانان است وبارگاه پارس است، (حدود العالم)، نام شهری است در کنار دریا در جانب جنوبی شیراز و اکنون خراب است جز یک محله از آن باقی نمانده و وی را بندر طاهری گویند و از توابع بندر کنگان است، (فارسنامۀ ناصری)، رجوع به آنندراج، معجم البلدان، فارسنامۀ ابن البلخی صص 136- 137 و ابن خلکان ترجمه ابوسعید سیرافی ص 228، 229، 244، ایران در زمان ساسانیان ص 107، نزههالقلوب ص 217، مزدیسنا ص 221 و یشتها ج 1 ص 216 و ج 2 ص 230 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زربافت
تصویر زربافت
زربافته، قسمی از پارچه که به تا زر بافته اند و زردوزی باشد
فرهنگ لغت هوشیار