جدول جو
جدول جو

معنی سیامازی - جستجوی لغت در جدول جو

سیامازی
نوعی بلوط مازو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سامانی
تصویر سامانی
مربوط به سامانیان، از نوادگان سامان، برای مثال خلاف تو برکنده سامانیان را / ز بستان ها سرو و از کاخ ها در (فرخی - ۸۳)
فرهنگ فارسی عمید
منسوب به سامان:
گوید کز نسبت سامانی ام،
سوزنی،
رجوع به سامان (جد آل سامان) و سامانیان شود
قسمی حصیر که به عبادان کنند: و حصارهای سامانی از عبادان خیزد، (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
منصور بن عبدالملک بن نوح بن نصر بن احمد بن اسماعیل بن احمد بن اسد بن سامان معروف به ’السدید’ بعد از پدرش امرا در کار پادشاهی مشورت کردند، تا اینکه منصور را بپادشاهی اختیار کردند، امیر پانزده سال حکومت کرد، و از منتصف شوال سنه خمس و ستین و ثلاثمائه درگذشت، رجوع به تاریخ گزیده ص 384 ببعد و آل سامان شود
الیاس بن احمد برادر اسماعیل سامانی و در سال 293 هجری قمری والی قزوین بود، رجوع به تاریخ گزیده ص 791 و 794 شود
لغت نامه دهخدا
به رنگ سیماب، نقره گون:
طاس سیمابی مه تافته از پرچم شب
طاس زر با می آتش گهر آمیخته اند،
خاقانی،
چادر سیمابی از روی عروس عالم برکشیدند، (سندبادنامه ص 308)، ز فرق زنگی کرمان فتد دستار سیمابی
چو ماران رومی خندان نهد بر سر کلاه زر،
بدر چاچی (از آنندراج)،
، مخلوط با سیماب، آمیخته با سیماب، نوعی از الماس است که اندک با کبودی و سیاهی زند، (نزهه القلوب)
لغت نامه دهخدا
منسوب به سیام از مردم سیام اهل سیام، اجناس ساخته سیام، زبان مردم سیام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بینمازی
تصویر بینمازی
زنی که حائض باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
رخشاریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساماکی
تصویر ساماکی
ساماخچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامانی
تصویر سامانی
منسوب به سامان (خدات) از خاندان سامانیان
فرهنگ لغت هوشیار
اولین مدفوعی که از شکم نوزاد بیرون می آید و رنگ آن سیاه و قهوه ای تیره است
فرهنگ فارسی معین
سینمادار، آپاراتچی، بازیگر، هنرپیشه، ستاره، فیلمبردار، کارگردان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
سينمائيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
Cinematic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
cinématographique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع رامسر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
sinematik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
cinematográfico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
кинематографический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
filmisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
кінематографічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
filmowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
电影的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
cinematográfico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
cinematografico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
cinematografisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
चलचित्रात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
سنیما جیسا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
চলচ্চিত্রীয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
ภาพยนตร์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
sinema
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
sinematik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
映画の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
קולנועי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سینمایی
تصویر سینمایی
영화적인
دیکشنری فارسی به کره ای