معنی سیالکوتی - جستجوی لغت در جدول جو

سیالکوتی(لَ)

لغت نامه دهخدا

درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، سرخ ولیک، قره گیله، ولک، کومار، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک، سیاه الله

درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بَلَک، سُرخ وَلیک، قَرَه گیلِه، وَلَک، کومار، کورچ، کِویچ، مارِخ، وَلیک، سیاه الله

فرهنگ فارسی عمید

یاکوتی

(حُ سَ)

جمهوری آزاد دارای استقلال داخلی از جمهوریهای شوروی سابق به مشرق سیبری به مساحت چهار میلیون گز مربع دارای سیصد هزار تن سکنه. کرسی آن یاکوتسک است. کشوری کم جمعیت است و آب و هوای آن نامساعد و سخت سرد میباشد. تجارت آن پوست حیوانات است و دارای رگه های معدنی زرخیز لنا است. (از لاروس)

لغت نامه دهخدا

نادری سیالکوتی

(دِ یِ سَ)

از شاعران فارسی گوی سیالکوت لاهور هندوستان است. این رباعی را مؤلف تذکرۀ صبح گلشن به نام او آورده است:
من بودم دوش و یار سیمین تن من
جمعی ز نشاط و عیش پیرامن من
ایشان همه صبحدم پراکنده شدند
جز خون جگر که ماند بر دامن من

لغت نامه دهخدا

معنی سیالکوتی - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما