- سیاسیه
- مونث سیاسی شهرمداریک ساستاریک وینارتاریک مونث سیاسی روابط سیاسیه
معنی سیاسیه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ششم بزرگ زبانزدی درخنیا
تبریزی از درختان، جمع سواء، مانندان، جزها
مونث قیاسی صناعات خمسه قیاسیه
شهرمداریک ساستاریک منسوب به سیاست
منسوب به سیاست، مربوط به سیاست، امور سیاسی
مربوط به سیاست، کسی که به کارهای سیاسی بپردازد و سیاست را پیشۀ خود سازد
Political, Politically
политический , политически
politisch
політичний , політично
polityczny, politycznie
政治的 , 政治上
político, politicamente
politico, politicamente
político, políticamente
politique, politiquement
politiek
राजनीतिक , राजनीतिक रूप से
politik, secara politik
سياسيٌّ , سياسيًّا
정치적인 , 정치적으로
פוליטי , פוליטית
政治的な , 政治的に
siyasi, siyasi olarak
kisiasa
การเมือง , ในทางการเมือง
রাজনৈতিক , রাজনৈতিকভাবে
سیاسی , سیاسی طور پر
سیاستمداران
مونث ریاضی علوم ریاضیه جمع ریاضیات
نفرین گویان پیروان عبدالله سباکه بیش از همگان سه خلیفه را نفرین می کردند و علی علیه السلام را خدا می دانستند
جمع سایس در حالت رفعی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
خودپسند خود خواه