جدول جو
جدول جو

معنی سیاتپه - جستجوی لغت در جدول جو

سیاتپه
تپه ای در اطراف روستای رودپی از بخش مرکزی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیاتیک
تصویر سیاتیک
بزرگ ترین عصب بدن که مربوط به اندام تحتانی است، در پزشکی درد شدید و تیرکشنده در کمر، لگن و زانو که به دلیل فشار به عصب سیاتیک بروز می کند، عرق النسا
فرهنگ فارسی عمید
(سَ بی یَ)
از فرق اهل کلام شیعه. اصحاب عبدالرحمن بن سیابه از اصحاب امام جعفر صادق (ع) که در باب صفات ایزدی میگفتند که هرچه امام جعفرصادق (ع) در این باب گوید همان صحیح است و قولی دیگر را در این خصوص صواب نمی دانستند. (از مقالات اشعری ص 36 و کشی ص 247و رجال استرآبادی ص 192 از خاندان نوبختی ص 258)
لغت نامه دهخدا
نام محلی کنار راه اردبیل و آستارا میان کناسه و گردنۀ حاجی امیر در 236000 گزی تبریز
لغت نامه دهخدا
(پَ)
سرزمین بزرگی است در جنوب هندوچین و سابقاً مستقل بوده است ولی اکنون از توابع آنام بشمار است. عرض شمالی آن 18 10و 5 12 و طول شرقی آن 35 104 و 35 106 می باشد. زمین آن کوهستانی است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
قصبۀ مرکزی ایالت نیامچو در خطۀ بغدان از رومانی، واقع در 282 هزارگزی بخارست و در ساحل چپ بیستریچه در دامنۀ کوه مرتفعی بهمین نام. دارای راه آهن و تجارت و بازاری سالانه. و آن از قصبات باستانی است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(کُ لِ)
دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. دارای 447 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
مربوط به تهیگاه، معمولاً نام سیاتیک بعصب نسائی بزرگ (عصب سیاتیک بزرگ) اطلاق میشود، این عصب از رأس مثلث شبکۀ خاصره تولید و در حقیقت دنبالۀ این رأس است، عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسایی در زیر عضلۀ هرمی لگن خارج میشود، عرض این عصب در ابتدا حتی به 1/5 سانتی متر نیز میرسد، ابتدا در سرین بطور مایل و بعد در ناحیۀ خلفی ران تا حفرۀ رکبی قائماً پائین می آید و از آنجا ببعد بدو شاخه انتهایی تقسیم میشود، عصب مذکور در سرین بوسیلۀ عضلۀ سرینی بزرگ پوشیده میشود و در ناودانی که بین استخوان و رگ برآمدگی بزرگ استخوان رانی است، پائین می آید و یکی ازنقاط دردناک این عصب در همین محل است، عرق النساء بزرگ، عرق النساء عصبی بزرگ، (فرهنگ فارسی معین)، درد مربوط بعصب سیاتیک را نیز بنام سیاتیک خوانده و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس میشود خصوصاً در ناحیۀ سرینی، وجع عرق النساء، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(سیا سَ / سِ)
نام درختی است که در لاهیجان و نور فراوان است و به این نام خوانده میشود. (جنگل شناسی ج 2 ص 162 و 261)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پِ)
دهی است از بخش سرخس شهرستان مشهد. سکنۀ آن 1700 تن. آب آن از قنات. صنایع دستی آنجا جوال بافی. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است. از بخش سرخس شهرستان مشهد، 960 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیاسیه
تصویر سیاسیه
مونث سیاسی شهرمداریک ساستاریک وینارتاریک مونث سیاسی روابط سیاسیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساتره
تصویر ساتره
مونث ساتر پوشاننده مونث ساتر پوشاننده پنهان کننده جمع ساترات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاته
تصویر سلاته
برکنده، سترده، ته کاسه، برناک (حنا)
فرهنگ لغت هوشیار
اگویایی خاموشی از گیجی گیجزدگی، مردن، فرو نشستن خشم پاسخ دندان شکن پاسخ کاری
فرهنگ لغت هوشیار
یکسو روند گان، خمید گی کناره مونث سیال: موجودات سیاله، جمع سیالات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیابه
تصویر سیابه
یک خرما غوره، می
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاره
تصویر سیاره
ستارگان هفتگانه، و کاروان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاده
تصویر سیاده
بزرگی سروری مهتری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاحه
تصویر سیاحه
فرا راهی جهانگردی
فرهنگ لغت هوشیار
عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسایی در زیر عضله هرمی لگن خارج میشود، عرض این عصب در ابتدا حتی به 5/1 سانتیمتر نیز میرسد فرانسوی سرینیک مربوط به تهیگاه، معمولا نام سیاتیک به عصب نسائی بزرگ (عصب سیاتیک بزرگ) اطلاق میشود. این عصب از راس مثلث شبکه خاجی تولید و در حقیقت دنباله این راس است. عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسائی در زیر عضله هرمی از لگن خارج میشود. عرض این عصب در ابتدا حتی به 5، 1 سانتیمتر نیز میرسد. ابتدا در سرین به طور مایل و بعد در ناحیه خلفی ران تا حفره رکبی قائما پایین میاید. و از آن جا به بعد به دو شاخه انتهایی تقسیم میشود. عصب مذکور در سرین به وسیله عضطه سرینی بزرگ پوشیده میشود و در ناودانی که بین استخوان و رگ و برآمدگی بزرگ استخوان رانی است پایین میاید و یکی از نقاط دردناک این عصب دو همین محل است عرق النسا بزرگ عرق النسا عصب نسائی بزرگ، درد مربوط به عصب سیاتیک را نیز به نام سیاتیک را نیز به نام سیاتیک خوانند و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس میشود خصوصا در ناحیه سرینی وجع عرق النسا. یا سیاتیک بزرگ. سیاتیک. یا سیاتیک کوچک. عصبی است که جدا میگردد و از زیر عضله هرمی از لگن خارج میشود و محل خروج آن در عقب کنار داخلی عصب نسائی بزرگ است و در ناحیه سرینی به دو شاخه عضلانی و جلدی تقسیم میگردد نسائی کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاتیک
تصویر سیاتیک
مربوط به تهیگاه، نام سیاتیک به عصب نسائی بزرگ اطلاق می شود، درد مربوط به عصب سیاتیک را نیز به نام سیاتیک خوانند و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیاره
تصویر سیاره
جنبنده، هرباسپ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سیاهه
تصویر سیاهه
لیست
فرهنگ واژه فارسی سره
تپه ای باستانی در شمال روستای مهترکلاته ی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی
تره ای شبیه سیر
فرهنگ گویش مازندرانی
رودک، گورکن
فرهنگ گویش مازندرانی
سیاه تلو، از تیره ی عنابیان
فرهنگ گویش مازندرانی
تیره ی هم رنگ با گل
فرهنگ گویش مازندرانی
مکانی در مشرق بالا جاده ی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی
سیاه دانه دانه های سیاه رنگ و معطر، سیاه زخم
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع چهاردانگه ی شهریاری بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
زمینی که هنگام بارش برف، بر آن برف نمانده و سطح زمین پیدا
فرهنگ گویش مازندرانی
آن که سیه چرده و بلند بالا باشد، زنگوله ی سیاه رنگ و بزرگ
فرهنگ گویش مازندرانی
بسیار سیاه
فرهنگ گویش مازندرانی