جدول جو
جدول جو

معنی سیاتو - جستجوی لغت در جدول جو

سیاتو
سیاه چرده کسی که رنگ پوستش به سیاهی زند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیاتوسکا
تصویر سیاتوسکا
درختچه ای با برگ های بیضی و شفاف، گل های کوچک و میوه ای سیاه رنگ که در جنگل های شمال ایران می روید و بلندیش تا سه متر می رسد و پوست آن مسهل است که به صورت پودر، عصاره یا جوشانده به کار می رود. عوسج اسود، شجرۀ حب الشوم
فرهنگ فارسی عمید
قریه ای است چهارفرسنگی بیشتر در جنوب فارغان است، (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(سیا سَ / سِ)
نام درختی است که در لاهیجان و نور فراوان است و به این نام خوانده میشود. (جنگل شناسی ج 2 ص 162 و 261)
لغت نامه دهخدا
نامی است که در نور به گوشوارک داده میشود، (جنگل شناسی ساعی ص 286)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیات
تصویر سیات
بدی ها گناهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیتو
تصویر سیتو
((سَ یِّ ئَ))
سازمان پیمان آسیای جنوب غربی یا پیمان مانیل. این پیمان در سال 1954 بین دولت های امریکا، استرالیا، بریتانیا، پاکستان، تایلند، فرانسه، فیلیپین و نیوزلند در مانیل پایتخت فیلیپین بسته شد. هدف این پیمان همکاری اقتصادی و نظامی بوده است
فرهنگ فارسی معین
منطقه ای نزدیک روستای کردیچال کلاردشت
فرهنگ گویش مازندرانی
نام گیاهی است
فرهنگ گویش مازندرانی
از نهرهایی که به خلیج استرآباد ریزد
فرهنگ گویش مازندرانی
به جهت تحقیر به افرادی گویند که لب و دهن تیره داشته باشند
فرهنگ گویش مازندرانی
فرد سیاه یا تیره پوست، سیه چرده، مایل به سیاه، نوعی تفنگ سرپر
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در حومه ی نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی