جدول جو
جدول جو

معنی سگریک - جستجوی لغت در جدول جو

سگریک
(سِ)
دهی از دهستان چالدران سیه چشمه شهرستان ماکو است، دارای 112 تن سکنه است. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم و جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ گُ)
دهی از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور. دارای 374 تن سکنه. آب آن از قنات. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. دارای 377تن سکنه و آب آن از رود آیدوغمش و محصول آن غلات، بزرک، زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گِ دِ غَ)
دهی است از دهستان بویراحمدی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، واقع در 7هزارگزی باختر سی سخت و هفت هزارگزی باختر راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز هوای آن سرد و دارای 600 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه پل کلو تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و برنج، پشم، لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. صنایع دستی آنان قالی، جوال و جاجیم بافی و راه آن مالرو است. ساکنان از طایفۀ بویراحمد هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
کج باران مهیب، توفان تند
فرهنگ گویش مازندرانی
جرقه هایی که از میان آتش می جهد
فرهنگ گویش مازندرانی
جرقه ی آتش، ملخ کوچک، چابک
فرهنگ گویش مازندرانی
شکوفه ی نشکفته ی مرکبات، شکوفه ی تازه تبدیل شده مرکبات.، غلت در سرازیری، آلت تناسلی زن، به هنگام بازی توپ را در هوا
فرهنگ گویش مازندرانی