جدول جو
جدول جو

معنی سَلسَلَ - جستجوی لغت در جدول جو

سَلسَلَ
زنجیر کردن، زنجیر شده
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فرستادن، ارسال کنید، ارسال کردن
دیکشنری عربی به فارسی
لوس کردن، متنعّم کردن
دیکشنری عربی به فارسی
گمراه کردن، او گمراه کرد
دیکشنری عربی به فارسی
فهرست کردن، ثبت نام کنید، ریختن، ثبت کردن، ثبت نام کردن
دیکشنری عربی به فارسی
آسان کردن، آسان
دیکشنری عربی به فارسی
سلام دادن، صلح، ادای احترام کردن
دیکشنری عربی به فارسی
ریزش بزاق، کرنش
دیکشنری عربی به فارسی
تحویل دادن، صلح
دیکشنری عربی به فارسی
کاهش دادن، او کم کرد، کم گفتن
دیکشنری عربی به فارسی
زاری کردن، وای
دیکشنری عربی به فارسی
پرس و جو کردن، او پرسید، پرسش کردن
دیکشنری عربی به فارسی
محروم کردن، غارت
دیکشنری عربی به فارسی
سرفه کردن، سرفه
دیکشنری عربی به فارسی
غوطه ور شدن، شستن، شستشو دادن، پاک کردن
دیکشنری عربی به فارسی