جدول جو
جدول جو

معنی سوهانگیر - جستجوی لغت در جدول جو

سوهانگیر
(پَ دَ/ دِ)
کنایه از نرم و ملائم، (غیاث) (آنندراج) :
در دل سوهانگرم آه مرا تأثیر نیست
چون دل پولاد او یک ذره سوهان گیر نیست،
سیفی بخاری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جهانگیر
تصویر جهانگیر
(پسرانه)
فاتح جهان، فتح کننده جهان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سوهانگر
تصویر سوهانگر
سوهان کار، آنکه پیشه اش سوهان زدن فلزات است
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
صاقل. صیقل کننده. آنکه آهن و جز آن را بسوهان کند
لغت نامه دهخدا
سانکین، رجوع به معانی سانکین شود
لغت نامه دهخدا
قسمی قفل پیچ، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سوهانگر
تصویر سوهانگر
سوهانکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوهانکار
تصویر سوهانکار
آن که فلزات را سوهان زند
فرهنگ لغت هوشیار
گیرنده عالم مسخر جهان. توضیح صفت پادشاه فاتح آید. یا شهرت جهانگیر. شهرتی که بهمه اقطار جهان رسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوهانی
تصویر سوهانی
عمل سوهان زدن و صیقل دادن چوب و فلز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهانگیر
تصویر جهانگیر
گیرنده جهان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جهانگیر
تصویر جهانگیر
عالمگیر
فرهنگ واژه فارسی سره
عالمگیر، فاتح، کشورستان، همگانی
متضاد: جهاندار
فرهنگ واژه مترادف متضاد