ریسمان باز، (جهانگیری) (رشیدی) (شعوری)، ریسمان باز که بر سر سازو رود و بازیهای غیرمکرر کند، (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج)، بندباز: السلام ای سیاه سازوباز به اجازت که هجو کردم باز، سنائی (از انجمن آرا) (از آنندراج)، رجوع به سازو شود
ریسمان باز، (جهانگیری) (رشیدی) (شعوری)، ریسمان باز که بر سر سازو رود و بازیهای غیرمکرر کند، (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج)، بندباز: السلام ای سیاه سازوباز به اجازت که هجو کردم باز، سنائی (از انجمن آرا) (از آنندراج)، رجوع به سازو شود