بیماری میکروبی واگیردار که از طریق مقاربت سرایت می کند و باعث ایجاد چرک و سوزش در مجرای ادرار می شود که مدت سه تا چهار هفته ادامه می یابد و اگر معالجه نشود میتواند عوارض جانبی دیگری در دستگاه اداری و تناسلی تولید کند
بیماری میکروبی واگیردار که از طریق مقاربت سرایت می کند و باعث ایجاد چرک و سوزش در مجرای ادرار می شود که مدت سه تا چهار هفته ادامه می یابد و اگر معالجه نشود میتواند عوارض جانبی دیگری در دستگاه اداری و تناسلی تولید کند
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد، دارای 155 تن سکنه است، آب آن از رودخانه و چشمه، محصول آنجاغلات و پنبه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد، دارای 155 تن سکنه است، آب آن از رودخانه و چشمه، محصول آنجاغلات و پنبه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
سوزنده، در حال سوختن، سوزاننده و ملتهب و با حرقت و سوزش، (ناظم الاطباء) : ز سیمین فغی، من چو زرین کناغ ز تابان مهی من چو سوزان چراغ، منجیک، کامران باش و می لعل خور و دشمن را گو همی خور شب و روز آتش سوزان چو ظلیم، فرخی، هردو گریانیم وهر دو زرد و هر دو در گداز هر دو سوزانیم و هر دو فرد و هر دو ممتحن، منوچهری، مر آتش سوزان را مر باد سبک را مر آب روان را و مر این خاک گران را، ناصرخسرو، بخارها که از نایافتن آب تولد کند ... گرم تر وسوزان تر باشد، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، در میان گریه ناگه آه کردم از جگر تا همه کویش برآب و آتش سوزان گرفت، سوزنی، ایزد نخواست آنچه دلم خواست لاجرم هر لحظه آهی از دل سوزان برآورم، خاقانی، دل کنم مجمر سوزان و جگر عود سیاه دم آن مجمر سوزان بخراسان یابم، خاقانی، ز دیده آب حسرت برگشاده میان آتش سوزان فتاده، نظامی، آتش سوزان نکند با سپند آنچه کند دوددل دردمند، سعدی، صبا بگو که چها بر سرم در این غم عشق ز آتش دل سوزان و دود آه رسید، حافظ، ، گرم و تابدار، (ناظم الاطباء)، آتش مشتعل و شعله دار، (ناظم الاطباء)، آفتاب سوزان
سوزنده، در حال سوختن، سوزاننده و ملتهب و با حرقت و سوزش، (ناظم الاطباء) : ز سیمین فغی، من چو زرین کناغ ز تابان مهی من چو سوزان چراغ، منجیک، کامران باش و می لعل خور و دشمن را گو همی خور شب و روز آتش سوزان چو ظلیم، فرخی، هردو گریانیم وهر دو زرد و هر دو در گداز هر دو سوزانیم و هر دو فرد و هر دو ممتحن، منوچهری، مر آتش سوزان را مر باد سبک را مر آب روان را و مر این خاک گران را، ناصرخسرو، بخارها که از نایافتن آب تولد کند ... گرم تر وسوزان تر باشد، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، در میان گریه ناگه آه کردم از جگر تا همه کویش برآب و آتش سوزان گرفت، سوزنی، ایزد نخواست آنچه دلم خواست لاجرم هر لحظه آهی از دل سوزان برآورم، خاقانی، دل کنم مجمر سوزان و جگر عود سیاه دم آن مجمر سوزان بخراسان یابم، خاقانی، ز دیده آب حسرت برگشاده میان آتش سوزان فتاده، نظامی، آتش سوزان نکند با سپند آنچه کند دوددل دردمند، سعدی، صبا بگو که چها بر سرم در این غم عشق ز آتش دل سوزان و دود آه رسید، حافظ، ، گرم و تابدار، (ناظم الاطباء)، آتش مشتعل و شعله دار، (ناظم الاطباء)، آفتاب سوزان
مرض مقاربتی مشهوری است و آن سوزشی باشد که به سبب زیادتی صفرا در مجرای بول بهم میرسد و آنجا را ریش کند و چرک آید سوزنده سوزا، یکی از امراض مقاربتی است که در بادی امر عبارتست از التهاب قسمت انتهایی مجرای بول موسوم به پیشاب راه به واسطه میکروب مخصوصی به نام گونوکوک. گونوکوک از دسته باکتری های کروی و دوقلو است و رنگ گرم را به خود نمیگیرد. سوزاک مصونیت ندارد و مبتلایان ممکن است مجددا مبتلا شوند. هیچکس در برابر این بیماری مصون نیست. در زنان و مردان بالغ بیماری مزبور به وسیله مقاربت سرایت میکند
مرض مقاربتی مشهوری است و آن سوزشی باشد که به سبب زیادتی صفرا در مجرای بول بهم میرسد و آنجا را ریش کند و چرک آید سوزنده سوزا، یکی از امراض مقاربتی است که در بادی امر عبارتست از التهاب قسمت انتهایی مجرای بول موسوم به پیشاب راه به واسطه میکروب مخصوصی به نام گونوکوک. گونوکوک از دسته باکتری های کروی و دوقلو است و رنگ گرم را به خود نمیگیرد. سوزاک مصونیت ندارد و مبتلایان ممکن است مجددا مبتلا شوند. هیچکس در برابر این بیماری مصون نیست. در زنان و مردان بالغ بیماری مزبور به وسیله مقاربت سرایت میکند