جدول جو
جدول جو

معنی سورچرانی - جستجوی لغت در جدول جو

سورچرانی(چَ)
سور خوردن. (فرهنگ فارسی معین). عمل سورچران. کار سورچران، مفت خوری. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
سورچرانی
سور خوردن، مفتخوری
تصویری از سورچرانی
تصویر سورچرانی
فرهنگ فارسی معین
سورچرانی
سورخوری، مفت خوری، ضیافت، میهمانی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که هر جا سور و مهمانی باشد بی دعوت برود و بیشتر اوقات بر سر سفرۀ دیگران غذا بخورد، سوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگرانی
تصویر سرگرانی
سرسنگینی، ناخوشنودی، تکبر و خودپسندی، برای مثال گمان کی برد مردم هوشمند / که در سرگرانی ست قدر بلند (سعدی۱ - ۱۱۶)، چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری / سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد (حافظ - ۳۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
(گَ / گُو چَ)
عمل گاوچران و گوچران. رجوع به گاوچران و گاوچرانی و گوچران شود
لغت نامه دهخدا
(سَ گِ)
خشم کردن. بی اعتنایی، تکبر. ناز کردن:
در پای توام به سرفشانی
همسر مکنم به سرگرانی.
نظامی.
چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد.
حافظ.
در پهلوی او بنشست و با او ملاطفت کرده گفت ای خواجه این چه سرگرانی است. (هزار و یکشب)
لغت نامه دهخدا
تثینۀ اشفی ̍، دو پشته است که در نزدیک آنها آبی است بنام ظبی متعلق به بنی سلیم. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(خَ چَ)
عمل خرچران
لغت نامه دهخدا
(شُ تُ چَ / چِ)
عمل شترچران. نگهبانی شتر. اشترچرانی. ساربانی. شتربانی. رجوع به اشترچرانی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گوچرانی
تصویر گوچرانی
شغل و عمل گاو چران گاو چراندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سور چرانی
تصویر سور چرانی
سور خوردن، مفتخوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سور چران
تصویر سور چران
آنکه دایما در فکر سور خوردن باشد سوری، مفت خور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرچرانی
تصویر خرچرانی
نگاهبانی الاغ چراندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگرانی
تصویر سرگرانی
غضبناکی، خود پرستی غرور، ناخشنودی عدم رضایت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زورچپانی
تصویر زورچپانی
((چَ))
زور تپانی، اصرار و پافشاری یا اعمال زور و فشار برای انجام گرفتن کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سورچران
تصویر سورچران
((چَ))
مفت خور، سوری
فرهنگ فارسی معین
سوری، مفت خور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سرسنگینی، تکبر، نخوت، خودپسندی، غرور، ناخشنودی، نارضایی، نارضایتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد